کرمانشاه را دوست دارم
سلام
بلاخره فرصت شد که درباره ی بقیه ی مصاحبه ها بنویسم:
چون مصاحبه ی "دانشگاه رازی" افتاده بود وسط بقیه ی مصاحبه ها, هماهنگ کردنش خیلی وقتم رو گرفت. شهری که آشنایی در اون نداشتم. و دلیل انتخاب شدنش کلی خاطره ی خوب از سفر یه هفته ای به این استان بود و همین!
توی هماهنگی های اولیه, توی تماس با دانشکده ها, خوابگاهها, اتوبوس رانی و ترمینال. و بعدش طی سفر دخترک دانشجوی ژنتیک دانشگاه آزاد تهران و خانواده فوق العادههههه مهربانش که من رو تا ورودی خوابگاه رسوندن ... و بعد دختر پاوه ای که منتظر خواهرش بود در ورودی خوابگاه که چمدان سنگینم رو آورد, و بعد پریسا و نعیمه دانشجویان دکتری که شب مهمانشان شدم... خلاصه هرچی دیدم محبت و مهربونی بود در حدی که کمتر کسی به یک غریبه اینجور محبت میکنه. برای همین وقتی اساتید توی اتاق مصاحبه با تعجب و برای سوال دم ازم پرسیدند:" آخه چرا کرمانشاه زدی؟؟؟" چشمهام برق زد و با ذوق گفتم:" آخه کرمانشاه و کرمانشاهی ها رو دوست دارم..."
- ۹۵/۰۳/۲۲