میگذرد..
پنجشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۵، ۰۱:۲۲ ق.ظ
سلام
اتفاقی که افتاد این بود:
والدینم رفتند سفر
خواهرم و خانواده ش رفتند سفر
تلویزونم خراب شد
تلفن خانه قطع شد
مودم قطع شد
روز عزای عمومی بود و همه چی در حالت التهاب!!
تو رفتی مرخصی... سفر
و امتحان اول بسیار نزدیک بود...
عجب حال بدی عجب حال بدی عجب حال بدییییییییییییییییییییی....
اون روز: 20 دی بود.
امشب بعد از اولین امتحان
بعد از یه غذای خوشمره
تلفن وصل شد
مودم وصل شد
حتی! تلویزونم هم درست شد
و تو زنگ زدی... و عجب حرفهایی زدیم...
دارم فکر میکنم نقاط عطف دارن چقدر زیاد میشن.... و امشب یکی از مهمترین اونهاست...
باید بنویسم... باید بنویسم امشب رو...
- ۹۵/۱۰/۲۳