شهدای آتش نشان
سه شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۴۱ ق.ظ
سلام
تشییع شهدای آتش نشان، باشکوه بود باشکوه بود باشکوه...
و "همه با هم غم کشیدن و با هم غصه خوردن و با هم گریه کردن" چقدر حس خوبیه...
گرچه کاش کاش کاش، هرگز تکرار نشه!
توی مترو آزرو کردم:" خدایا بلا رو از این مردم دور کن"
پی نوشت:
مریم امروز خوب سبک شد. مصاحبه ش اونقدر تأثیر گذاره که هرکسی که میبینه (حتی خودمون) هر بار باهاش اشکمون جاری میشه... به این میگن دل سوخته...
- ۹۵/۱۱/۱۲
توی اینستا داستان یکی از همسران آتش نشان رو می خوندم ـ البته نمی دونم چقدر مستند بوده ـ که اشاره کرده بود به نحوه ی آشنایی شون .
حین گذر از مقابل ایستگاه پاشنه ی کفش خانم می شکند و مامور آتش نشان به دادش می رسد و ...
قول و قرار هایی که مرد با زن می گذارد و خواسته هایی که از او دارد برای مانع نشدن در ماموریت ها و غیره خواندنی بود و هنوز با موضوع درگیرم. مردی که دیگر نیست و زنی که مانده با فرزندی حدودا دو ساله ...
خدا به همه ی خانواده ها صبر بده ! یتیمی و بی پدری بد دردیِ :((