تروما
سه شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۵، ۰۲:۴۰ ق.ظ
سلام
عصر روز 95.12.16 (روزی که یکسال بود که عمه شده بودم) توی باشگاه هنگام پریدن روی استپ به ارتفاع یک متر... از پشت خوردم زمین و بیهوش شدم...
نمیدونم چی شد/ نمیدونم چقدر طول کشید/ هیچی یادم نیست...
اما اورژانس آمد...
بیمارستان رفتم و سی تی کردم.
خوبم.
و سرم درد میکنه...
و نصفه نیمه به تولد برادرزاده جانِ فسقلکِ آتیش پاره رسیدم...
...
تا زمانی که "زورک بزرگ"م زنگ زد... (هه! چقدر خندیدی به اسمی که خانواده م روت گذاشتند!)
تجربه ی عجیبی بود...
الان زنده ام. و میتونستم به راحتی.. نباشم...
هیچی دیگه. همین.
و نه همین...
- ۹۵/۱۲/۱۷