امام
سلام
بعد از 28 سال... این اولین بار هست که توی این ساعتها خانه هستم..
تدبیری که برای تقارن با ماه رمضان اندیشیده رو پسندیده ام. حالا ان شاء الله بریم ببینیم روش برگزاری این ایده ی هوشمندانه چطوریه.
امام جان، مثل همون صبح، مثل همون روزها, مثل همون موقع هستم.
هستمت...
پی نوشت:
ممنون که زنگ نزدی. نمیخوام جوابی بشنوی که ناراحتت میکنه. و حتی شاید نا امید!
بعدا نوشت:
- امروز خلوت بود. خیلی خلوت. و این خیلی طبیعی هست.
- مشتری های امام توی همه ی این سالها قشر مرفه یا حتی متوسط رو به بالای جامعه (عموما) نبودند و نیستند! خساب امام از همون اولش هم با "پابرهنه ها" بود.... مشتری های امام پابرهنه ها بوده اند و هستند و خواهند بود. در همه ی جهان...
- نمیدونم امروز چه ویژگی خاصی پیدا کرده بودم که پشت سر هم برام خواستگار پیدا میشد!!!!!!!!! هه!
- گویا قرار بود افطاری پخش بشه. من که توی راه برگشت بودم...
- امام بر قلبها حکومت میکرد. بر قلبها...
- امروز با گوش تو به حرفها گوش کردم و با فکر تو تحلیلشون کردم... میفهممت... و ... راستشو بخوای برای خودم نگران شدم... (آیا در پیله ای بودم که داره پاره میشه؟ یا اینکه دارم خراب میشم... نمیدونم. پناه بردم به خدا و دامن امیرالمونین...)
- ۹۶/۰۳/۱۴