سکوت کن!
سلام
اومدم درباره ی احساس انزجارم از برخوردها و رفتارهای اخیر "س" حرف بزنم، نصیحت شدم که باید درک کنی که آدمها توی یک حالت روحی نمیمونن!
اومدم درباره ی حس نفرتم از برخوردهای احمقانه و بی عقلی های عجیب "م" توی اون گروه مسخره بگم، گفت: شاید توهم داری! یا شاید هنوز آمادگی ش رو نداره که پیشنهاد بده!!
اومدم درباره ی حس بدم نسبت به همکلاسی ها و رقابت بی نهایت مسخره و بی معنی شون حرف بزنم ( که باعث سخت شدن کار برای من میشن که اصلا نمیخوام وارد این رقابت احمقانه بشم!) ، فکر کردم باز هم قضاوت خواهم شد و نصیحت خواهم شد و برچسب خواهم خورد و شنیده نخواهم شد و .....
سکوت کردم...
و بلند گفتم:" آخخخخخ... که چقدر حرف دارم که بزنم و ..." گفت : " و گوش شنوا نداری." ... گفتم:" و شنونده ی خالص ندارم." و باز سکوت کردم.
باز هم میگم: چه خوبه که اینجا هست و میتونم بنویسم.
خدایا شکرت عزیزم
- ۹۶/۰۴/۰۱