آقای کارپسند- 6
يكشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۶، ۰۱:۱۵ ق.ظ
سلام
بعد از یک ماه چالش و یک ماه تماس های متعدد و پیگیری های بسیار و زحمات زیاد و مشقت های فراوان و حرص و جوش و اعصاب خردی های وحشتناک! ، و بعد از جابجا شدن کامل و روی روال افتادن همه ی کارهای مربوط به خانه و زندگی و مادرِ آقای کارپسند، بلاخره قراره که فردا به اتفاق بابا، ایشون رو به بیمارستان ببریم تا تشخیص اولیه درموردشون داده بشه.
طی این پروسه آدمهایی وارد قصه ی من شدند که هر کدومشون یه دنیا داستان هستند...
آقای درودیان
خانم سعیدیان
محمدرصا
خانم دکتر میرزایی
خانم طیبی
خانم دکتر رئیسی
دخترک کارمند بیمارستان روزبه
بچه های رشد (محبوبه/ مریم/ پریسا و زینب)
بابا
و خودم...
نمیدونم با چی مواجه خواهم شد. و نمیدونم چی پیش میاد. به شدت و به التماس و به استدعا و به استغاثه از درگاه خداوند طلب خیر میکنم.
الهم الشف کل مریض
- ۹۶/۰۴/۰۴