چهارشنبه

مشخصات بلاگ

روز چهارشنبه به نام حضرت موسى بن جعفر و حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادى علیهم السلام است.در زیارت آن بزرگواران بگو:
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.

بایگانی
پیوندها

۳۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

✅3⃣همه ی ما وضعیت های مختلف و ناخوشایندی مانند ناراحتی، خشم و ترس را تجربه کرده ایم.به همین گونه گاهی نیز احساسات خوب و ترس را تجربه کرده ایم. به همین گونه گاهی نیز احساسات خوب و مثبتی مانند اعتماد به نفس، خوش بینی، خوشحالی و مصمم بودن را داشته ایم‌.

وضعیت احساسی بسیار مهم است زیرا؛
تمامی رفتارهای انسان نتیجه ی وضعیت احساسی اوست.

🔴امشب با یکی از روشهایی که ما با استفاده از آن مدام وضعیت احساسی خود را تغییر می دهیم،آشنا می شویم و آن چگونگی وضعیت بدنمان است!

🔴برای مثال، لحظه ای را به یاد بیاورید که بسیار اضطراب داشتید و عصبانی و نگران بودید. مثلا زمانی که قرار بود در جلسه ای در محل کارتان سخنرانی کنید یا می خواستید از فردی که خیلی به او علاقه دارید، سوال مشکلی را بپرسید.

🔴هرجا که هستید، پاهایتان را محکم روی زمین قرار دهید، شانه هایتان را عقب بکشید،‌لبخندی احمقانه بزنید، به گونه ای که تمام صورتتان را پرکند و سپس نفس عمیقی بکشید. حالا سعی کنید درباره ی شرایط بدی که در بالا گفتیم فکر کنید، بدون این که ژست خود را تغییر دهید. شانه هایتان را عقب نگه دارید، پاهایتان را روی زمین محکم کنید و دندان هایتان را نشان دهید.

🔴اگر کاری را که از شما خواستم به طور دقیق انجام داده باشید، متوجه می شوید که یا دیگر احساسی مشابه احساسی که در آن زمان داشته اید ندارید یا اصلا نمی توانید درباره ی آن اتفاق مانند گذشته فکر کنید.

🔴فشردگی یا کشیدگی عضلات تنفس و وضعیت قرارگیری بدن ما همگی بر وضعیت احساسی ما تاثیر می گذارند. وقتی بدن شما منقبض می شود، نسبت به مواقعی که عضلات شما رها هستند، مواد شیمیایی متفاوتی تولید می کند و در نتیجه شما احساس متفاوتی خواهید داشت و به گونه ای دیگر فکر خواهید کرد.


ادامه دارد...

  • narjes srt

💠ابتدا جواب سوالات دیشب👇

✔️دوست دارید مردم درباره ی شما چه نظری داشته باشند؟
✔️دوست دادید مردم در ابتدا منوجه کدامیک از ابعاد شخصیتی شما شوند؟
✔️مهمترین چیزی که همه درباره ی شما می دانند چیست؟
✔️اگر قرار باشد نوع زندگی شما نشان دهنده ی یکی از ابعاد شخصیتی شما با شد، آن بعد چیست؟

🔴جواب سوالات بالا☝️ اشاره دارد به خود طاهری شما همانی که تظاهر می کنید در مقابل دیگران هستید.

✔️کدام ویژگی شما رازی است که تنها بعد از مرگتان مشخص میشود؟
✔️از چه کسی متنفر هستید و چرا؟

🔴جواب این سوالات☝️ اشاره دارد به خودی که از ان در وجودتان احساس تاسف می کنید!

✔️وقتی هیچکس شما را نمی بیند چه شخصیتی دارید؟
✔️اگر احساس امنیت کامل داسته باشید، چه کاری رابا روش منفاوتی انجام می دهید؟
✔️اگر ترسی در وجود شما نبود، چگونه بودید؟

جواب سوالات بالا☝️ اشاره دارد به خود واقعیتان همان فردی که واقعا هستید!


✅  حالا گام دوم

☑️چند دقیقه به هر حالتی که راحت هستید بنشینید یا دراز بکشید و نفس عمیقی بکشید. وقتی ماهیچه های شما راحت باشند، آسان تر می توانید تصورات خود را رها کنید.

☑️اکنون تصور کنید که یک‌ شمای دیگر رو به رویتان ایستاده است. این فرد، ایده آل ترین تصویری است که شما از خودتان تصور می کنید؛ یعنی همان خود واقعی است.
☑️بکوشید برای چند دقیقه با خود واقعی تان ، احساس خوشحالی محض داشته باشید. به شیوه ی ایستادن، نفس کشیدن، لبخند زدن، صحبت کردن و راه رفتن خود واقعی تان دقت کنید. به لحن صحبت کردن خود واقعی تان با دیگران توجه کنید، ببینید که چگونه خود واقعی شما با مشکلات کنار می آید و با برطرف کردن آن ها به سوی اهدافش حرکت می کند.
☑️اکنون وارد خود واقعی تان شده و با آن ترکیب شوید. از دریچه ی چشمان او نگاه کنید، با گوش های او بشنوید و این حس را تجربه کنید که چقدر خوب است مانند خود واقعی تان زندگی کنید!


ادامه دارد...


  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt

دلیل این که هنوز به آن زندگی که آرزویش را داشتید نرسیده اید این است که شما بیشتر وقت و انرژی خود را صرف این می کنید که "تظاهر کنید !"

 

🔴با دقت به سوالات زیر فکر کرده و پاسخ دهید🔰

 

دوست دارید مردم درباره ی شما چه نظری داشته باشند؟

دوست دارید مردم در ابتدا متوجه کدامیک از ابعاد شخصیتی شما شوند؟

مهمترین چیزی که همه درباره ی شما می دانند چیست؟

اگر قرار باشد نوع زندگی شما نشان دهنده ی یکی از ابعاد شخصیتی شما با شد، آن بعد چیست؟

کدام ویژگی شما رازی است که تنها بعد از مرگتان مشخص میشود؟

از چه کسی متنفر هستید و چرا؟

وقتی هیچکس شما را نمی بیند چه شخصیتی دارید؟

اگر احساس امنیت کامل داشته باشید، چه کاری را با روش متفاوتی انجام می دهید؟

اگر ترسی در وجود شما نبود، چگونه بودید؟

 

🔴سوالات بالا را با دقت خوانده و پاسخ دهید...

🔴سوالات بالا را با دقت خوانده و برای بار دوم پاسخ دهید...

🔴سوالات بالا را با دقت خوانده و برای سوم پاسخ دهید...

 

ادامه دارد...

  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt

سلام




پی نوشت:

وسط لغت حفظ کردن، این پوستر خیلی خیلی خیلی عالی به نظرم آمد...

:)


  • narjes srt

سلام

من ایمان دارم که در سخت ترین لحظه هام، و بدترین حالِ روحی م باید منتظر یه اتفاق و گاها یه معجزه باشم.

و این ایمان از جایی بدست آمده که، بارها و بارها و بارها تجربه شده و نتیجه داده.

فقط باید به خودم یه زمانی رو بدم که بگذره. و خیلی زود، گاها کمتر از یک روز، اون معجزه اتفاق میفته..

تماس امروز و صحبت امروز، اگر چه که یه اتفاقِ عالیِ عالیِ عالی بود. اما معجزه نبود...

معجره، الان اتفاق افتاد...

در حین مرتب کردن ویدئوهای روی کامپیوتر، به یه فایلی که سمانه ( خانم معلم ماز مدرسه) بهم داده بود برخورد کردم و فرصت داشتم که تماشاش کنم.

سخنرانیِ TED دکتر صاحبی در کیش بود.

سالهاست که دکتر صاحبی رو میشناسم و کتابهاشون رو خوندم و با تئوری انتخابشون زندگی کرده ام.

اما...

معجزه، یادآوری و مرور آموخته های گذشته بود. در زمانی که به شدت حس عجز و ناتوانی برای بهبودی شرایط میکردم.

الان، کاری که باید انجام بدم، اول سجده ی شکر هست. و بعد تغییر فکر و عمل... باید چرخهای جلوی ماشینم رو راه بیندازم به جای اینکه سعی کنم دنده عقب حرکت کنم...


خدایا، متشکرم

  • narjes srt

سلام


میگه:

با عزت و احترام با او صحبت کنید. آنگاه دریچه ی قلبش به روی شما باز می شود و هر آنچه که بگویید خواهد شنید و عمل خواهد کرد...

بگویید:

عزیزم من دوستت دارم

تو خوبی.

میدانی که من به تو ایمان دارم.

میدانم که تو خیلی قدرتمندی.

من طرف تو هستم. ما توی یک تیم هستیم.

تو خوبی. من میدونم تو خوبی.

(حتی به دروغ... اما همینها رو بگید. اصلا،  دروغ بگید. اما بگید...)

و ادامه بدید که:

اما، حرفم اینه که.. فلان و بهمان...


لحن بد شما ممکن است او را نابود کند... نابود...


  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt

سلام

مسأله این است...

;)



- خسته نباشی.

- تو هم نترس!


پی نوشت:

* لازم بود این تیتر ثبت شود ;)))

  • narjes srt

سلام

هر روز توی مدرسه یه اتفاق جدیدی میفته که با یه بخش جدیدی از خودم مواجه میشم.

گاهی حالم گرفته میشه و گاهی حالم خوش میشه.

اینکه خیلی خیلی راحت میتونم با بچه ها ارتباط برقرار کنم و خیلی زود علایقشون رو کشف کنم برام خیلی جذابه و خوبه.

امیدوارم از این تجربه بتونم به بهترین وجه ممکن توی تدریس دانشگاه استفاده کنم.

چون به نظرم دانش جو ها، فقط یه کمی از دانش آموز ها بزرگ تر هستند... و در واقع همون آدمها هستند. فقط یه کمی اجتماعی تر و باز تر. همین!!

و آموخته ام، که تنها راه اثر گذاری روی مخاطب (اعم از دانش آموز و دانش جو و همه چی...) نفوذ در قلبه...

اگر وارد شدی، حله... دیگه هیچ مشکلی سر راهت لاینحل باقی نمیمونه.

اما اگر وارد نشدی... وامصیبت است...


یهو دلم برای مختارنامه تنگ شد...

هه!

  • narjes srt

سلام


به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن

که به چاه ناامیدی غم دل شمار گفتن

من از این فراغ و هجران به جز اندکی ننالم

که سزد به وقت صحبت تن و جان نثار گفتن

م-ن


پی نوشت:

...

  • narjes srt

سلام

 

آلبوم: پریچهره

آهنگ: ساز و اواز

خواننده: سینا سرلک

آهنگساز: پیمان خازنی

 

 

 

 

 

 

  • narjes srt

سلام


بزارٍ و زارٍ و زارٍ و زار...


اینم جواب آقای حافظ:

آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت

آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت

تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین

کس واقف ما نیست که از دیده چه‌ها رفت

بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش

آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت

دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم

سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت

از پای فتادیم چو آمد غم هجران

در درد بمردیم چو از دست دوا رفت

دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت

عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت

احرام چه بندیم چو آن قبله نه این جاست

در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت

دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید

هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت

ای دوست به پرسیدن حافظ قدمی نه

زان پیش که گویند که از دار فنا رفت


پی نوشت:

هه!

یک آقایی به نام کمال، در توضیحات این غزل توی سایت "گنجور" نوشته:
…یک فال مربوط به این غزل آمده که:
شخصی را که به آن علاقمند بوده اید، یکباره شمارا ترک کرده است و شما بسیار ناراحت و شُک زده شده اید. از این اتفاق ها برای اکثریت رخ می دهد و باید ناامیدی و گوشه گیری را گنار بگذارید و خود را برای یک زندگی جدید آماده کنید. به او رجوع کنید و بخواهید که با شما بار دیگر از روی محبت رفتار کند، امید به خدا داشته باشید.
تا فالی دیگر شما رو بخدا میسپارم...

هه هه!!


چرا باید اسم آدمهای کتابت منو تا این حد آتش بزنند آقای نادر ابراهیمی عزیزِِ عزیز

  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt

سلام

یادم اومد به اونشب که برای تماشای نزدیک ترین موقعیت مریخ به زمین، ساعتها توی رصدخانه ی زعفرانیه، چشم به آسمان و تصویر مریخ از داخل تلسکوپ دوخته بودیم...

فیلمی که تیتراژ نهایی نداشت...

احتمالا همه ی رفقای اون روزها، امشب هم داشتند تماشا میکردند که علم بشر به کجاها رسیده...

و نمیدونم ماها زنده هستیم یا نه، که شاهد اولین پرتاب انسان به سمت مریخ باشیم و .......

یاس همراه ما پخش مستقیم رو تماشا میکرد. چشم میدوخت به عکس العمل های ما و با هر حرکت یا ری اکشنی به هر اتفاقی که میدیدم، سعی میکرد تقلید کنه...

بهش گفتم:" خاله؛ تو میری مریخ؟؟" و باز غم عالم ریخت توی قلب مریم که:" یعنی میخوای ازم دور بشی؟؟؟ اونم اینقدرررر دور؟؟؟؟"

من به اون دختر و پسر ایرانی فکر میکردم که الان توی چه حالی اند.

و مریم به اینده ی نسل ش...


و علم پیش میره... و ما پیشرفتش رو تماشا میکنیم... با عشق


پی نوشت و توضیح خبر:
- #موشک "فالکون  هوی" برای بردن #بشر به #مریخ!  قراره امروز نخستین پرتاب آزمایشی آن انجام شود! 27 موتور از نوع "مرلین" قدرتی معادل با 18 بوئینگ 747 رو به اون میده!

- اگر در لحظات اولیه‌ی پرتاب منفجر نشه، قدرتمندترین موشک حال حاضر خواهد بود. قراره هر سه بوسترها [۲ کمکی+ ۱ اصلی] رو در سکو و دریا فرود بیارن. در هر صورت فیلم علمی-تخیلی-واقعی خواهد بود امشب!

- برنامه پرواز بعد از چند بار تعویق در حال حاضر برای 00:15 به وقت تهران تنظیم شده.

- این راکت 70 متری در زمان پرتاب وزنش به 1,420,788 کیلوگرم می‌رسه! و هسته مرکزی شامل دو مرحله است. هر سه قسمت این راکت قرار هست مشابه #Falcon9  به زمین فرود بیان، یک مرحله برروی قایق/سکوی رباتیکی برروی دریا و دوتای دیگه روی زمین! این فرودها به صورت تمام خودکار هستند!

- از همه هیجان‌انگیزتر :: معمولامحموله پرتاب‌های آزمایشی بلوک سیمانیه، این بار: یک خودروی آلبالویی #تسلا رودستر متعلق به #ایلان_ماسک موسس #اسپیس_اکس و تسلا!

- محموله با موفقیت در مدار از پیش تعیین شده قرار گرفت تا وارد مسیرش بسمت #مریخ شود. خودروی ایلان ماسک برای همیشه در فضا خواهد ماند.


اخبار همه برگرفته از توتئیتر


ساعت به وقت تهران: 00.45 بامداد

18 بهمن 96




  • narjes srt

سلام


کتاب: تضادهای درونی

نویسنده: نادر ابراهیمی عزیز

فصل: دعوت به شراب کهنه


  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt

سلام

بعد از 5 ماه "امیرکبیر" بودن پشتِ کلاسِ ماز* خانم کمالی، امروز دیگه رسما رفتم نشستم توی کلاس و توی همه ی فعالیت ها و بازی ها شرکت کردم.

کلاش هشتم بودند. و چه حالی میکردند که یه معلم دیگه سر کلاسشون مثل خودشون نشسته و داره به تمرین های معلمشون گوش میده و عمل میکنه.

ولی، حد و اندازه ی هیجان و شعف و حالِ خوب خودم توی این کلاس، غیر قابل توصیف و بیان هست...

موضوع امروز ادامه ی بحث " خودآگاهی" بود. و درباره ی علایق خودمون و دوستانمون (همکلاسی ها) مینوشتیم و حرف میزدیم.

چنان به هیجان آمده بودم و چنان ذوقی توی حرفهام بود که حال خودم خوب شده بود و تا مدتها انرژی زیادی داشتم.

بهم گفت:" ساعت بعد که با نهم ها کلاس دارم هم بیا. بحث اونها با محوریت "دوستی" هست  و امروز درباره ی قضاوت میخواییم حرف بزنیم..."  آخ... که چقدر دلم میخواست. اما یازدهم هام........


پی نوشت:

* ماز: یه درس جدید در دوره ی اول متوسطه (همون راهنمایی قدیم خودمون) که مخفف "مهارت های ارتباطی زندگی" هست.

اینکه کنار دختر منصوره نشسته بودم... نشون میده چقدر دنیا کوچیکه. چقدر کوچیکککک...



  • narjes srt

سلام


هر امر معنوی، اصل و پایه ی مادی و طبیعی دارد و هر امر مادی یک گسترش و بسط معنوی؛ عشق از اینکه مبدا طبیعی دارد نباید سرافکنده شود و اگر میل و رغبتی طبیعی به مرحله فداکاری و اخلاص نرسد بگذار تا نابود گردد.


لذات فلسفه - ویل دورانت

برگرفته از وبلاگ: فیشنگار

  • narjes srt

سلام

ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست

با ما مگو به جز سخن دل نشان دوست

حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود

یا از دهان آن که شنید از دهان دوست

ای یار آشنا علم کاروان کجاست

تا سر نهیم بر قدم ساربان دوست

گر زر فدای دوست کنند اهل روزگار

ما سر فدای پای رسالت رسان دوست

دردا و حسرتا که عنانم ز دست رفت

دستم نمی‌رسد که بگیرم عنان دوست

رنجور عشق دوست چنانم که هر که دید

رحمت کند مگر دل نامهربان دوست

گر دوست بنده را بکشد یا بپرورد

تسلیم از آن بنده و فرمان از آن دوست

گر آستین دوست بیفتد به دست من

چندان که زنده‌ام سر من و آستان دوست

بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به در

الا شهید عشق به تیر از کمان دوست

بعد از تو هیچ در دل سعدی گذر نکرد

وان کیست در جهان که بگیرد مکان دوست



پی نوشت:

1- روح همه ی رفتگان شاد

به یاد امید افتادی...

2- چه همخوانی مون رو دوست دارم...

  • narjes srt

سلام

چشمم به ماه بود و پیامی که حذف شد...

موسیقی رو انتخاب کردم و باز به ماه نگاه کردم و با همون حالی که میدونی... زمزمه کردم: السلام علیک یا امیرالمومنین...

نوشتی: لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار

...


  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt

سلام

میشد که در ادامه ی پست قبلی بنویسم، اما دلم خواست یه پست جداگانه باشه...

فکر کنم الان منطقی تر اینه که خیلی جدی بشینم و درباره ی فرصت مطالعاتی فکر کنم و برنامه ریزی کنم.

به نظرم این منطقی تره.

بعدش رو هم... خدا بزرگه ;)


پی نوشت:

تفاهم نامه های دانشگاهمون و چندین تا دانشگاه اروپایی، به شدت کار رو راحت کرده اما...

شاید بزرگترین بهانه م اینه که: ن م ی خ و ا م ب ر م ا ر و پ اااااااااااا.... نمیخواااااااااااام.... :((((

خاک بر سر ترامپِ خر! اه


  • narjes srt

سلام

الان، در همین لحظه ( و به دلیل خوندن یه وبلاگ قدیمی یازده ساله...) دارم فکر میکنم: " چرا کارهای اپلای رو رها کردم؟"

برم دوباره سراغش؟

برم؟؟؟

شرایط الانم نسبت به سه سال قبل چه تغییراتی کرده؟


اووووه خیلی تغییر کرده.

و اولیش و مهمترینش و حتی آخریش، وابستگی هام ...


پس چرا هنوز دلت میخواد؟

- میدونم که میرم... نمیدونم کِی ولی میدونم که میرم... اینو مطمئنم.


  • narjes srt

سلام

...

بلند بگو...


  • narjes srt

سلام


امروز آخرین امتحان عمرم رو دادم...

یعنی اگه هرچی بعد از این هم بخوام درس بخونم، دیگه از این مدل امتحانهای ترم تحصیلی و این چیزا نخواهم داشت...

خدا وکیلی نباید از شادی این اتفاق یک هفته جشن و پایکوبی راه بندازم؟؟

به خصوص که با این برف خوشگل و تعطیلی فردا، بهترین هدیه ای که میشد رو خدا بهم داده

خیلی خوشحالم

خیلی خوشحالم

خیلی خوشحالم خیلییییییییییییییییییی خوشحالممممممممممممممممممممممم


  • narjes srt

سلام

اجازه میخوام یه کمی بی ادب باشم!

یعنی خاااااک بر سرتون کنند با این مدریت تون...

روزی که میشد به یه شادی واقعا عمومی... چیزی که جامعه ما تشنه ش هست تبدیل بشه رو، تبدیل کردید به یه بجران احمقانه!


امروز همه جا به غایت زیبا بود

امروز همه به غایت شاد بودند

امروز همه به غایت مهربان بودند

امروز همه لبخند میزدند

امروز عید بود...




پی نوشت:

96/11/8

تهران بعد از بیش از ده سال یه دلِ سیر برف دید

  • narjes srt

سلام

بلاخره برف آمد.

الهی شکر


  • narjes srt

سلام

من میگم: عکس العمل آدمها در برابر "گناه" سه جوره:

1- اصولا اون عمل رو گناه نمیدونن. بنابر این هیچ مشکلی با انجام دادنش ندارند.

2- بهش نزدیک نمیشن و حتی بهش فکر هم نمیکنن.

3- به هر دلیلی... اون عمل رو انجام میدن. و بعدش دچار عذاب وجدان میشن.


عذاب وجدان... خب... با این چجوری میشه کنار اومد؟ تا کی میتونی فشارش رو تحمل کنی؟ و حالت بد باشه؟

آهان.. راه توبه وجود داره؟ اوکی. خیلی هم خوب. بعد، چند بار؟ یعنی تا کِی؟

با دلیل ارتکاب اون گناه چه میکنی؟ با اون نیاز.. که هرچیزی میتونه باشه.


بهش فکر کن...


حالت چطوره؟

...


  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • narjes srt

سلام


دلتنگ سعدی جان بودم. نیت کردم و برام  خوندی...

هم منو مست کردی و هم خودت رفتی به جاهایی و شبهایی که برات عزیزند...

به قول ما: "سعدی خداااااااست..."


ما گدایان خیل سلطانیم

شهربند هوای جانانیم

بنده را نام خویشتن نبود

هر چه ما را لقب دهند آنیم

گر برانند و گر ببخشایند

ره به جای دگر نمی‌دانیم

چون دلارام می‌زند شمشیر

سر ببازیم و رخ نگردانیم

دوستان در هوای صحبت یار

زر فشانند و ما سر افشانیم

مر خداوند عقل و دانش را

عیب ما گو مکن که نادانیم

هر گلی نو که در جهان آید

ما به عشقش هزاردستانیم

تنگ چشمان نظر به میوه کنند

ما تماشاکنان بستانیم

تو به سیمای شخص می‌نگری

ما در آثار صنع حیرانیم

هر چه گفتیم جز حکایت دوست

در همه عمر از آن پشیمانیم

سعدیا بی وجود صحبت یار

همه عالم به هیچ نستانیم

ترک جان عزیز بتوان گفت

ترک یار عزیز نتوانیم

  • narjes srt