Notre environnement privé

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

I won't be replete of you

سلام
میدونی؟؟ 
مشکل من اینه که.........

باغت آباد انگوری

سلام

محصول امسال باغچه خانه ی مان:

10 کیلو انگور عسگری.

و پیام بعدش خوشمزه ترش کرد:

مرفهین بی درد همینجورین دیگه. تاکستان در تاکستان..  جریب در جریب . شادابی انگور از نفس باغبان است. باغت آباد انگوری

لطفا حرف بزنید

سلام
حرف بزنید.
حرف زدن خیلی خوب است.
حرف زدن گره ها رو باز خواهد کرد.
حرف زدن آدمها رو به هم نزدیک تر میکند.
پس،
لطفا با هم حرف بزنید.
اجازه ندید سکوت بینتون حکمفرمایی کنه.
اجازه ندید بهش...

Thank you dear...

خودت باش

سلام

مدیر گروه دستش خورد و کل گروه پاک شد...

خب، حالا چکار کنیم؟

یه گروه جدید میسازیم.

اسمش؟

همون اسم قبلی؟

نه

پس چی؟

کلی نطرات متنوع...

 و آخرش "بدون اسم تا اطلاع ثانوی" شد اسم گروه و ادامه دادیم.

و من در تمام این مدت: ساکت...

خب، تا اینجاش گزارش بود. اما بعد از این...

اون ورز صبح حالم خیلی خراب بود. دلتنگی داشت ذره ذره وجودم رو میخورد.. و درد توی تمام روحم پیچیده بود...

و نمیدونم اصلا چی شد که به این "بی نام" بودنه عکس العمل نشون دادم... و نوشتم و نوشتم و نوشتم... انگار عقده ی همه ی این سالهام رو نوشتم. و ...

بچه ها یکی یکی پیداشون شد...

هرکی یه چیزی گفت. و همه به هر نحوی که می شد شروع کردند به حمایت کردن و کمک کردن و راهنمایی کردن و محبت کردن... به هر طریقی که ممکن بود.

هیچکی قضاوتم نکرد.

هیچکی دعوام نکرد.

هیچکی نادیده م نگرفت.

هیچکی تحقیرم نکرد.

و....

همش خوبی بود و مهربانی بود و عشق...

و امروز سه روز هست که این ماجرا ادامه داره... و من همچنان حرف میزنم و از عزیزانم عشق و مهربانی و حمایت دریافت میکنم.

و از آسمان و زمین برایم خیر میباره...

و تو دوستم داری. و میخوای که باورت کنم...

و من میتونم خودم رو دوست داشته باشم. و فکر کنم که میتونم یه جوری دیگه زندگی کنم...

جوری که خود ِ واقعی م رو به نمایش بذارم. و نه چیزی رو که دیگران میخوان. برای اینکه حمایتشون رو بگیرم یا از دستشون ندم...

که خودم رو لِه نکنم و سکوت نکنم که تنها نمونم...

که.....

اینا خیلی خوبه...

همه ی اینها خیلی خوبه.

 و من... شاکرم خدایا...

ممنونم که هستی و همه ی این خوبی ها رو به سمتم روانه کردی.

روزهای خیلی سختی رو گذرانده ام.

و حالم خوبه الان

الهی شکرررررررررر

بعدا نوشت:

صبح روز چهارم یه اتفاقی افتاد که فکر کردم که بدجور گند زده ام به همه ی آموزشها و تمرینهایی که در روزهای قبل با رفقا کرده بودم!

بعد از دریافت یک پیام توهین آمیز، از یک گروه هفت ساله لِفت دادم. و این خروح مثل همیشه نبود... کلی مقدمه داشت و یه تصمیم قطعی پشتش بود.

باز با بچه های رشد درباره ی اتفاق پیش آمده حرف زدم و منتظر سرزنش شدن بودم. اما... همهههههههههههه تأییدم کردند و گفتند این بهترین کاری بوده که میشده که بکنم! (توصیه ی لازم بعدی رو هم بهم کردند)

و من از اینکه اون گروه "دوستم نداشته باشند/ و تنها بمونم" نترسیدم!!

خوشحالم و شاکر

ت ن ه ا ی ی

سلام

چطوری میشه که منظور من از پست قبلی که رمزدار بود، دقیقا چیزهایی باشه که تو نوشتی، خرمالوی سیاه...

ممنونم تهمینه که گاه به گاه دقیقا حرفهای من رو مینویسی...

این پست عینا کپی میشود:

می دانید تنهایی کجا معنا پیدا می کند.آنجا که در فهرست گوشی ات هیجکسی نیست که به او زنگ بزنی که: هی فلانی میای بریم یه کافه بشینیم، یه قهوه بزنیم و با هم آه بکشیم بابت مردن یه آدم.
تنها نبودن زمانی معنا پیدا می کند که کسی باشد برای چنین ملاقات به شدت احمقانه و بی دلیلی.
حالا شما فکر کنید مرگ یک آدم. می تواند این ملاقات ها بابت نگرفتن حقوق باشد:‌آقای همکار؟ میای بابت اینکه حقوقمون رو ندادن بریم بشینیم یه کافه به روبرومون زل بزنیم؟
یا شاید این تنها نبودن زمانی اتفاق بیفتد که اخبار اعلام می کند : تا سه ماه آینده خبری از باران نیست.
یکی باید باشد با دغدغه ای این چنین مشترک که بخواهد غم اش را در سکوت اما در کنار کسی تبدیل به یک قهوه در یک کافه کند. و در میانه اش زل بزند به عبور مردم و بعد بغل دستی اش را نگاه کند، لبخند تلخ بزند و بگوید: خب!‌زندگی ادامه دارد!
اما وقتی کسی نیست، کسی نیست که بشود غم های مسخره را با او شریک شد تنهایی معنی عجیبی پیدا می کند.

نوشته : خرمالوی سیاه

دلتنگی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

مریم میرزاخانی

سلام

بخاطر شرایط تحصیلی و خانوادگی م، همیشه در جریان ماجراهای المپیادها بودم.

اون تصادف وحشتناک، هرگز فراموشم نشد.

ماجرای فرار مغزها و نبودن نود درصد از برندگان المپیادهای اون سالها در ایران امروز، مسآله ای هست که از جلوی چشمم دور نمیشه و یه حسرت مدام هست.

اما...

مریم میرزاخانی. برنده ی نوبل ریاضیات. طلای المپیاد ریاضی سال 74. تنها بازمانده از اون تصادف وحشتناک...

روزی که نوبل گرفت. سروصدای زیادی ایجاد شد. که همش سیاسی بود. و من در اینجور مواقع سکوت میکنم. و به هیچکی نگفتم که چقدر این خبر برام خوشحال کننده و ناارحت کننده است...

خبر سرطانش رو که چند روز قبل شنیدم، شوک بدی بود. دعا کردم. خیلی دعا کردم. که خدا به زمین به آدمها رحم کنه و او رو برای دنیا نگه داره.

اما امروز... این خبر رو نمیتونم تحمل کنم.

حجم غمی که روی قلبم سنگینی میکنه اونقدر زیاده که تحملش برام خیلی سخته.

و باز هم نمیتونم حرفی بزنم... و باید در سکوت بگذرونم.

تسلیت میگم به دنیا...

خیلی بعدا نوشت:

مریمِ بیچاره، روحت شاد بانو. ما رو ببخش که هرکسی از ظن خودش یار تو شد...

چه حرفها که نشنیدم و نخوندم پشت سرت... و تو... روحت شاد.

سلامم رو به امیرالمونین برسون و لطفا بهشون بگو که منتظرشون هستم...

گیسوم

سلام

برای من که یه رگم به مازندران میرسه احتمالا انتظار میره که جنگل و دریا یه عشق عادی باشه. ولی نیست!

جنگل به نظرم یه جای فوق العادست ولی خیلی تحملش رو ندارم و درونش حس خفگی میکنم و ترجیح میدم که فقط از داخلش عبور کنم.

به نظرم اصولا جنگل رو برای عبور کردن آفریده اند و نه ماندن!

به نظرم هیچ محیط طبیعی ای به اندازه ی جنگل وهم آلود نیست... و احتمالا همه ی این حسهایی که نسبت به جنگل دارم بخاطر فلیمها و کارتونها کودکی بوده!

خلاصه، میتونم اعتراف کنم که خیلی جنگل های مازندران و گیلان رو ندیده ام!

اما گیسوم... عجیب بود... همه ی اون حسها رو داشت ها. اما... اینبار تجربه ی این حسها برام آزار دهنده نبود. به خصوص که به نظرم می آمد که این جنگل تمام نشدنیه!!!

نمیدونم که آیا همیشه اینجوری بوده و یا اخیرا یا حتی در این فصل اینجوری میشه که یه صدای غالب در مناطق جنگلی در سراسر مناطق شمالی کشور شنیده میشه که شاید بشه گفت میلیارها جیرجیرک همزمان دارند میخونن! همه ی شهرها و جاده ها و مسیرهای جنگلی این سفر ( که طولانی ترین سفرمان در طول نوار ساحلی شمالی از چالوس تا آستارا بود) این صدا شنیده میشد اما در میانه ی جنگل گیسوم بدلیل سکوت مطلقا مطلق، حجم این صدا اونقدر زیاد بود اونقدر زیاد بود اونقدر زیاد بوووود که، حس میکردم دارم کر میشم!!! (و قبلا این تجربه رو در سکوت کویر داشته ام که حجم سکوت داشت پرده ی گوشم رو پاره میکرد!)

            *

اما ساحل...

خب، دریای خزر یا هر اسم دیگه ای که متخصصین روش میذارند، برای من به شخصه صرفا یه حوضچه ی کوچیک آب هست! تیره و آلوده و بدمزه ... اصلا دوستش ندارم اصلا. یعنی از وقتی که خلیج فارس رو دیدم، به طرز وحشتناکی از چشمم افتاده و اصلا هواش رو هم نمیکنم!

گیسوم اما ساحل قشگی بود. اینکه آرام و خلوت بود مزید بر علت هست. ولی صدفهای صورتی خب، خاطره ی "جزایر ناز" قشم رو زنده میکرد و حس خوبی داشت.

حضور یاس هم خیلی موثر بود که بهم خوش بگذره.

و، "ونه همین" های یادگاری....

اما، اونجا در ظهر یک روز داااغ در حالی که مردها به آب زده بودند، یه حرفی به خدا زدم که فکر کردن بهش حالم رو عوض میکنه... " گفتم بخاطر اینکه نمیتونم الان پاهام رو به آب بزنم و این لذت رو تجربه کنم، یه طلب گنده بهم داری!"

...

پی نوشت:

* هرکاری میکنم تصویر جنگل، بصورت عمودی در نمیاد!!!

رفیق خوب خودمی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

گزارش سفر

سلام

بلاخره فرصتی پیش آمد که درباره ی سفر تابستانی یه گزارش کوتاهی بنویسم.

مقصد: استان اردبیل

همراهان: خانواده ی خودمون و خانواده ی خواهرم

مدت سفر: 7 روز

مسیر: تهران- کرج- قزوین- رشت- رضوانشهر- آستارا- گردنه حیران- نمین- اردبیل- مشکین شهر- سرعین- خلخال- اسالم- کل جاده ساحلی تا جاده چالوس- تهران

شب مانی ها: رضوانشهر/ آستارا/ اردبیل/ خلخال

خاطرات خاص:

- گرچه که هماهنگی دو ماشین کمی سخته و صبوری زیادی میخواد. اما شدنی هست و خوش گذشت.

- یاس بسیار زیاد صبور است.

- جنگل و ساحل گیسوم را فراموش نخواهم کرد. یه پُست کوچیک براش خواهم نوشت جداگانه.

- برای گردنه جیران پست جداگانه خواهم نوشت.

- و برای جاده ی اسالم خلخال هم.

- پشت جنگل، شهری ست... شهری که باورت نمیشه که وجود داشته باشه. و اینقدر هم بزرگ باشه. رضوانشهر یک تجربه ی فوق العاده عجیب و رویایی بود!

- آخه چقدر میشه آدم زیبا رو در یک محدوده ی کوچیک جمع کرد؟ آخه چقدر؟؟؟ چند تا؟؟؟؟ اصلا مگه میشه؟ مگه داریم؟؟؟؟؟؟  (توصیف من از آدمهای شهر استارا... مرد و زن و کوچیک و بزرگ نداره. اینها همه به طرز عجیبی زیبا هستند... و خنده دارش اینه که من توی اون بازار هیچ اپشن خاصی به حساب نمی آمدم!! دیگه برو تا آخرش...) ابروهاشون... آخ... چشم و ابروهاشون.. یعنی فقط وای هااا !!!!

- خوب مردمی هستند مردم آستارا. اقا کلا خوبن دیگه... خلی خوبنننننن.... از هر نظر... (در مقایسه با مردمی که در سفر به شهرهای ساحلی/ توریستی/ مناطق آزاد/ شمالی ها/ گیلانی ها/ اردبیلی ها/ و...... مشاهده کرده ام) (استثنای بزرگم البته همچنان پابرجاست... همچنان، مردم استان بوشهر رو به بهشت نمیفروشم... گفته باشم)

- اردبیل.. شهر خوبیه. اما فقط همین!

- مردم اردبیل، واقعا نمیخوان ها.. یعنی  اینو واقعا حس میکنی که بدجنس نیستند اصلا اما... در راهنمایی هاشون عمدتا گمراهتون میکنند. خیلی هم زیاد!)

- مرد مهربانی هستند.

- بخاطر ندانستن "حتی یک کلمه ترکی" اذیتمون نکردند واقعا. (گرچه که در امامزاده صالح... بهمون هشدار دادند که چرا ترکی بلد نیستیم!! و خب پس چطوری جواب فحشهاشون رو میدیم!! و ما همه چهار شاخ که، وااا برای چی باید بهمون فحش بدن؟ آخه چرا؟ مگه مرض دارند؟؟ و خندیدیم که محض احتیاط هرچی گفتن میگیم: خودتی!!  والا!!!!

- آخ امامزاده صالح... برای عمده ی مردم تهران و به خصوص اهالی شمالی تهران، یکی از باصفاترین و باحال ترین و امن ترین اماکن شهر، حرم امامزاده صالح برادر بزرگتر امام رضا جان و در میدان تجریش هست. خب، با همین حس وقتی به اسم "مرقد امامزاده صالح" برخورد کردیم، وارد شدم. هیچی هم نخوندن که ایشون کی هست و ماجراش چیه. وارد که شدم یهو حس امامزاده صالح خودمون همه ی وجودم رو گرفت. برام جالب بود. وستم که به ضریح رسید، یهو واقعا حس کردم که حرم امامزاده صالح خودمونم. و رفتم توی همون حال و هوا. و عینا همون حرفهای همیشگی رو به ایشون گفتم. عینا!! بعدش همون کنار ضریح نماز خوندم و بیرون آمدم. جالبه که باز هم پله میخورد (گرچه اینجا به بالا (اردبیل)  و اونجا به پایین (تجریش)). آمدم پیش بقیه. و از دخترهای جوان شنیدم که:" ایشون همون امامزاده صالح هستند" !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! وااا مگه میشه؟؟؟؟ جریان اینه که اینجا بدنشون و تهران فقط سرشون دفن شده. و براشون عجیب بود که کسی تا حالا توی اون حرم اینو بهمون نگفته...

- بقعه ی شیخ صفی الدین اردبیلی... فقط سکوت. تسلیم. سر پایین. و سر بالا... و... الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی ابن ابیطالب امیرالمونین و اولاده المعصومین........................................... ...

- پل معلق مشگین شهر، یک تجربه عاااالی... عالی بود. به خصوص با خل بازی های خودم ;)

- سبلان... عزیزمممم...

- سرعین به شدت با تصوراتم متفاوت بود. از هر لحاظ بسیار خوشمان آمد. تجربه ی آب بازی با مریم و یاس، به همه ی دنیا می ارزه...

- دریاچه شورابیل، هیچ چیز خاصی نبود! (برای من البته. تجربه های خیلی بهتری داشته ام) (اینکه قناری رو خیلی آزاد و معمولی مثل گنجشک توی محیط میدیدیم البته برام عجیب و خاطره انگیز بود)

- کباب بناب خوب است.

- خلخال، تنها جایی که در این سفر، خنک شدیم. البته خیلیییی خنک شدیم)

- و آخ اسالم خلخال... آخخخ اسالم خلخال... فقط آخخخخخخخخخخخخخخخخ.... (هیچی ندارم که بشه با کلمه ها ثبتش کرد. فقط.. سیگار میشم میرم رو لبهات...)

- فندقلو .........

+ و تو همه جا و در همه ی لحظه ها باهام بودی... و اصولا داشتم جا پای جای تو میذاشتم...

فعلا بدون عنوان!

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

حال حالای من (12)

سلام

کلیپ "رقص سماع" با نوای شعر مولانا و در مقبره ی او.

" وا دل من..."

دکلمه: نامجو

صدای: محسن چاووشی

 

 

 

قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من

وا دل من وا دل من وا دل من وا دل من

 

قصد کنی بر تن من شاد شود دشمن من

وانگه از این خسته شود یا دل تو یا دل من

واله و شیدا دل من بی‌سر و بی‌پا دل من

وقت سحرها دل من رفته به هر جا دل من

بیخود و مجنون دل من خانه پرخون دل من

ساکن و گردان دل من فوق ثریا دل من

سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو

آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من

گه چو کباب این دل من پر شده بویش به جهان

گه چو رباب این دل من کرده علالا دل من

زار و معاف است کنون غرق مصاف است کنون

بر که قاف است کنون در پی عنقا دل من

طفل دلم می نخورد شیر از این دایه شب

سینه سیه یافت مگر دایه شب را دل من

صخره موسی گر از او چشمه روان گشت چو جو

جوی روان حکمت حق صخره و خارا دل من

عیسی مریم به فلک رفت و فروماند خرش

من به زمین ماندم و شد جانب بالا دل من

بس کن کاین گفت زبان هست حجاب دل و جان

کاش نبودی ز زبان واقف و دانا دل من

هزینه های قهرمانی

سلام

دیروز در بیست و سومین دوره ی مسابقات جام چهانی تکواندو در کره جنوبی، "کیمیا علیزاده" یک مدال نقره برای کاروان ایران بدست آورد.

این بالاترین مدال تا امروز برای بانوان تکواندو کار ایرانی در مسابقات جهانی هست.

اما...

او برای رسیدن به این مدال رنج و مرارتهایی رو کشیده که شمردنی نیست.

کیمیا، بهت تبریک میگم. موفق باشی دختر.

و موفق باشید همه ی دختران و زنان میهن م

این تصویر (که بعد از مسابقه ی فینال در شبکه های مجازی پخش شد)، کلی ذهنم رو مشغول به خودش کرده..

رشته ورزشی ما... ارزش تلاش... هزینه های قهرمان شدن... دردهایی که دیده میشوند... و دردهایی که هرگز دیده نمیشوند و خیلی عمیق تر هستند...

آخ جوووون سفررر

سلام

عازم سفر هستیم.

از همون مدلهای "ایرانگردی"...

و این اولین بار هست که توی تابستان چنین سفری رو تجربه خواهیم کرد.

اینکه دو ماشینه میریم، یه اتفاق نسبتا جدید هست.

پس، همهههههههه چی جدید و نا آشنا هست.

به امید اینکه خیییلی خوش بگذره. و خیلی اتفاقهای عالی بیفته.

20 قانون طلایی برای احترام به خود

سلام

قانون اول:
اگر فکر می‌کنی کاری اشتباهه، انجامش نده

قانون دوم:
در صحبت‌ها همیشه دقیقا همون چیزی رو بگو که منظورته

قانون سوم:
هیچ‌وقت طوری زندگی نکن که سعی کنی همه رو از خودت راضی نگه‌ داری؛ هیج وقت

قانون چهارم:
سعی کن هر روز یاد بگیری و دست از یادگرفتن بر نداری

قانون پنجم:
در صحبت با دیگران هیچ‌وقت راجع به خودت بد حرف نزن

قانون ششم:
هیچ‌وقت دست از تلاش برای رسیدن به رویاهات بر ندار

قانون هفتم:
سعی کن راحت نه بگی، از نه گفتن نترس

قانون هشتم:
از بله گفتن هم نترس

قانون نهم:
با خودت مهربون باش

قانون دهم:
اگه نمی‌تونی چیزی رو کنترل کنی، بزار به حال خودش

قانون یازدهم:
سعی کن از اتفاقات و حالات منفی دوری کنی

قانون دوازدهم:
برای رضایت دیگران، کاری رو انجام نده که دوست نداری

قانون سیزدهم:
سعی کن ببخشی، اما فراموش نکن

قانون چهاردهم:
در هیچ حالتی، سطح خودت رو به اندازه طرف مقابلت پایین نیار

قانون پانزدهم:
حرفی رو که نمی‌پسندی تائید نکن

قانون شانزدهم:
به کسانی لطف کن که استحقاقش رو داشته باشن، لطف تورو وظیفت ندونن و سپاس‌‌گزار باشن

قانون هفدهم:
با کسی که ازش خوشت نمیاد، همنشینی نکن

قانون هجدهم:
در یاد دادن، بخشنده باش

قانون نوزدهم:
از کسی ناراحت هستی بهش بگو، ناراحتیتو بگو، دلیلش رو بگو ..

قانون بیستم:
عاشقى کن، عشق باعث امید به زندگى می شود.

قدرش را بدان..

دوست عجب امنیت خوبی ست

می توانی با او خود خودت باشی 

می توانی درد هایت را- هر چقدر ناچیز هر چقدر گران - بی خجالت با او در میان بگذاری

از عاشقی هایت بگویی

از حماقت هایت

دوست انتخاب آزاد توست، اختیار توست

نامش را در شناسنامه ات نمی نویسند 

نامت را در شناسنامه اش نمی نویسند

دوست عرف نیست ، عادت نیست ، معذوریت نیست دوست از هر نسبتی مبراست

دوست سایگاه آرامی ست تا خستگی ات را با او به فراموشی بسپاری! هر وقت دوست داری در آغوشش بگیری ، بی هر مناسبتی بوسه بارانش کنی ،شانه هایش را با بی سر و سامانی ات سهیم کنی، اشک هایت را با نوک انگشتانش محو!

دوست چیز دیگری ست 

دوست چیز دیگری ست...

اگر همچین شخصى در زندگیتان وجود دارد

تو خوشبخترینى؛ قدرش را بدان!.

پی نوشت:

همه ی اینها یعنی تو... و من همه ی تلاشم رو میکنم که قدرت رو بدونم...

و نه همین!

__._,_.___

کمی حال خوب...

سلام

 

پندهایی از حاج محمّد اسماعیل دولابی (رحمة الله علیه)

1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذ کر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3. اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست.
غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

5. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.


6.اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

7. تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

8. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحما نی و… . کار محبت همین است.

10. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

11. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

13. ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

14. "دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است...شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند." 

15. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.

صلوات

حمله های "ش- م- ر"

سلام

امروز هشتم تیر و سالگرد حمله ی شیمیایی به شهر سردشت کردستان هست و به همین مناسبت توی تقویم به اسم " روز مبارزه با حملات شیمیایی و میکروبی" ثبت شده.

خب، همه ی اینها یه مشت حرف هست...

امروز داشتم اخبار تماشا میکردم و یه گزارش در همین مورد نشان داد. و من فکر کردم به همه ی خاطرات تلخی که در این مورد دارم..

به اینکه توی مدرسه مانور حملات شیمیایی انجام میدادیم و یه عبارت "ش م ر" (شمیایی/ میکروبی/ رادیواکتیو) یکی از کلمه های کلیدی و روزمره ی اون روزها بود!

اینکه دیدن تصاویر آدمهایی که دچار حمله ی شیمیایی شده بودند، اونقدر برامون عادی بود که الان که بهش فکر میکنم واقعا تعجب میکنم!  (الان هشدار 16-  میذارن برای خبرهای عادی اون روزها!)

اینکه بارها و بارها بعدش خبر "حمله شیمیایی" به فلان جای دنبا رو میشنیدیم و این برامون یه خبر تکراری بود...

اما...

کی میدونه، سی سال آرزوی یک شب آرام , بدون سرفه و نفس تنگی خوابیدن یعنی چی؟

کی میفهمه، سی سال خون آمدن و چرک کردن زخمهای شیمیایی یعنی چی؟

توی دوره ی ارشد یه سال پایینی داشتم که سردشتی بود و خودش و همه ی خانواده و فامیلش جانباز شیمیایی بودند (غیر از کسانی که شهید شده بودند!) و همه درگیر یک جور بیماری تنفسی یا پوستی بودند... سالها... و او همیشه درگیر مشکلات خشکی پوستش بود. و توی اردو دیگران فکر میکردند که وااای چقدر لوسه...

و تو چه دانی که مردم چی میکشند؟ و با چه دردهایی درگیر هستند؟؟

خدایا، سایه جنگ رو از سر دنیا کم کن لطفا...

"  ... قَالُواْ أَ تجَْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَ نحَْنُ نُسَبِّحُ بحَِمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ  قَالَ إِنىّ‏ِ أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(30 بقره)

گفتند: «پروردگارا!» آیا کسى را در آن قرار مى‏دهى که فساد و خونریزى کند؟! و ما تسبیح و حمد تو را بجا مى‏آوریم، و تو را تقدیس مى‏کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقى را مى‏دانم که شما نمى‏دانید."

خدایا، لطفا رحم کن...

نوسانات عصبی

سلام

دخترعموی یاس دچار تشنج شد و بیمارستان رفت و نوار مغزی گرفتند. بعد دور یه سری نقاط نوار مغزی رو خط کشیدند که دکتر تشخیص بده این نوسانات عصبی برای چی بوده. توی اون چند روز همه ی خانواده و فامیل و اشناها نگران دخترک یکساله بودند.

و دکتر تشخیص سلامت داد. الحمدلله. و اون نوسانات عصبی حالت تهوع مادر در زمان بارداری بوده... و اثری که روی مغز جنین گذاشته، الان بعد از یکسال به این وضوح مشخص شده...

این ماجرا اساسا ریختم بهم...

چی سر ما اومده؟

سر ماها که توی دهه شصت بدنیا آمده ایم...

که توی بمب گذاری ها و موشک بارانها و زلزله ها و غیره و غیره بودیم... هر روز و هر شب...

که من هنوز صدای شکستن دیوار صوتی از خاطرم نرفته!

تازه اینها مسائل اجتماعی دوران ما بود...

بچه هایی که توی خانه مشکلات عدیده دارند. که همیشه صدای فریاد و دعوا میشنوند...

بچه هایی که همیشه مادرشون در ترس دائمی قرار داره...

بچه هایی که....

وااااااااااااااااااااای... چقدر ""کودک"" موجود ظریف و حساسی هست... و چقدر برای ما این مسأله کمترین اهمیت رو داره!!

بچه های دنیا چی؟... بچه هایی که از لحظه ای که نطفه شون بسته میشه تا زمانی که به هر سنی برسند و از دنیا برن، هرگز روی آرامش رو نمیبینند... و اصولا نمیدونن واژه ی امنیت و آرامش چی چی هست!! شاید اصولا یه جور خوردنی باشه...

آآآآآه... قلبم پر از درده..

خدایا، به آدمها رحم کن. منجی میخواییم. میخواییییییییم.... :(((((((((

I've got your back

و نه همین...

عروس آمد!

سلام

نزدیک غروب بود و مشغول خوندن آخرین جرء بودم.

زنگ در خورد.

از چیزی که توی آیفون تصویری میدیدم چنان شوکه بودم که تا چند ثانیه فقط تماشا میکردم و مدام پلک میزدم و به تصویر نزدیک و دور میشدم که بلکه باور کنم که چی میبینم!

یهو جیغم در آمد...

مریممممممممممممممممم... بیا ببین کی پشت در هست!!!!!!!!!!!!

در رو باز کردند و خودش آمد داخل!!

عروس بود!!!

با لباس عروس!!!

به همراه داماد!!!!!!!!!!

دوتایی!!

سمانه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

هنوز باورم نمیشه این کارش!!!

کِل کشیدیم و اسفند دود کردیم و شیرینی و گل و هدیه ی عقد رو توی چند لحظه آماده کردیم و یه خاطره فوق العاده ساختند و ساختیم...

ممنونم سمانه. الهی خوشبخت بشی رفیق

وقتشه محاسبه کنی

سلام

آهای نرجس... با توأم:::

یه ماه روزه گرفتی؟

سعی کردی مواظبت کنی؟

ختم قرآن انجام دادی؟

شب زنده داری داشتی؟

دعاها و اعمال روزانه و شبانه رو به خوبی و با حال خوب انجام دادی؟

شبهای قدر خوبی رو پیش رو گذاشتی؟

کلا، حاااال ت خوب بود و خوش گذشت؟

الان خوشحالی؟

 راضی ای از خودت؟

حس و حال خوبی داری؟

فکر میکنی خدا هم ازت راضیه دیگه. نه؟

آره؟؟...

خب؛ حالا بیا فرض کنیم هیچ کدوم اینا رو نداشتی. اصلا هیچ کاری انجام نداده بودی. یعنی به هر دلیلی نشده و نتونستی که انجام بدی. یا مثلا فقط روزه گرفتی. یعنی چیزی نخوردی و نیاشامیدی... خب. حالا حست چیه؟

حس خدا نسبت بهت چیه؟

چی فکر میکنی؟

همه ی اینها برای چی بود؟ برای خدا؟ یا برای خودت؟

برای حال خودت یا فقط فقط برای رضایت خدا؟

که اگه برای خدا باشه، فکر کردن به اینکه انجام نمیدادی شون، حالتو بد نمیکرد!

غصه دارِ ت نمیکرد؟

خدا رو با چه ترازویی میسنجی؟

آهای. با توآم...

بیا یه ذره بالاتر. و از یه زاویه ی دیگه به خودت نگاه کن...

کی هستی تو؟ چکار کردی الان؟ که الان اینهمه حس خوبی داری؟؟

فکر کن بهش.

فکر کن چرا حس خوبی داری؟ از کجا میاد این حسه؟

و جوابش رو بسنج... که برای خداست؟ یا برای دل خودت؟؟

بشین خودتو محاسبه کن نرجس...

امشب وقتشه.

وقتش...

دوستت دارم.

خداحافظ

+ چی بهتر از اینکه : با تو عیدم فطر شد...

آقای کارپسند - 7

سلام

آقای کارپسند رو بعد از چهار سال دیدم.

رفتیم بیمارستان.

سه ساعتی با هم بودیم و کلی حرف زدیم.

آن مردِ بزرگ و قهرمانِ من، الان دقیقا شبیه یک پسر بچه ی تنها و آسیب دیده و محروم و غمگین... نیاز به همه جور حمایت داره. یک حمایت همه جانبه و مطلق و بی شائبه.

و امروز تا تونستم روح زخمی ش رو نوازش کردم. و او آسیب دیده تر از این حرفهاست...

دلم سوخته و لازمه که قوی باشم.

خدایا کمکم کن و همه چیز رو به نهایت خوبی (همونطور که تا الان به طرز غیرقابل باوری فوق بی نهایت عالی مدیریت کردی) مدیریت کن و پیش ببر.

عاقبتمون بخیر

خدایا، چنان کن سرانجام کار/ تو خشنود باشی و ما رستگار

آمین.

دعاى امام سجاد(ع) پس از ختم قرآن

دعاى امام سجاد(ع)  پس از ختم قرآن  

 

خدایا مرا توفیق دادى که تلاوت کتاب تو را به پایان رساندم نورى درخشان فرو فرستادى
و گواه بر کتب دیگر گردانیدى و بر هر کلامى که بر خلق خواندى برترى دادى.

 

فرقان است که بدان حلال را از حرام جدا کردى. قرآن است که شرایع و احکام خود را در آن آشکار نمودى، کتابى است براى بندگان شکافته و روشن. و وحى است که بر پیغمبرت محمد صلى الله علیه و آله فرستادى.

 

روشنائى است که برافروختى تا ما به فروغ آن در تاریکیهاى ضلالت و جهل راه یابیم درمان درد آن کس کردى که از روى اندیشه بدان گوش فرا دهد و با تصدیق آن را بشنود. ترازوى دقیق و درستى است که زبانه آن به چپ و راست نمى‏گراید. چراغ هدایتى است که فروغ آن در نظر بینندگان خاموش نمى‏گردد. رایت نجاتى است که هر کس در پى آن رود گمراه نمى‏شود و هر که چنگ در گوشه عصمت او زند دست هلاکت بر او چیره نگردد.

 

خدایا اکنون که توفیق تلاوت به ما مرحمت فرمودى و خشونت زبان ما را به سلاست عبارت آن نرم کردى، ما را از آن گروه گردان که رعایت آن نیز چنانکه باید کردند و منقاد تو گشتند، آیات محکم قرآن را از روى اعتقاد گردن نهادند، هم به متشابه آن ایمان آوردند و هم به ادله روشن.

 

خدایا بر پیغمبرت محمد صلى الله علیه و آله به جملگى آن را فرو فرستادى و همه عجائب آن را به او الهام فرمودى و تفسیر آن را به ما به میراث دادى و ما را بر کسى که علم قرآن ندارى برترى بخشیدى نیروى ما را از او افزون کردى و رتبه ما را والاتر از او گردانیدى که تاب تحمل این علم نداشت.

 

خدایا! همچنانکه دل ما را براى نگاهدارى قرآن شایسته دیدى و بزرگى و فضل آن را به ما شناساندى پس بر محمد که نخست مردم را بدان پند داد و بر خاندان او که گنجوران علم ویند درود فرست و ما را از زمره‏ى آن گروه گردان که قرآن را از جانب تو مى‏دانند تا در ایمان ما شک راه نیابد و از راه راست منحرف نشویم‏

 

خدایا! درود بر محمد و آل او فرست و ما را از آن کسان قرار ده که چنگ در ریسمان قرآن زنند. و در حوادث شبهه‏ناک به سنگر محکم آن پناه برند و در زیر سایه‏ى بال او بیاسایند و چون روشنى بامداد بدو راه شناسند و مانند پرتو تابناک سپیده‏دم پیروى دستور او کنند و از فروغ چراغ او روشن شوند و راه حق از غیر او نجویند.

 

خدایا! همچنانکه محمد صلى الله علیه و آله را به سبب قرآن چون علم هدایت برافراشتى تا به سوى تو راه نماید و خاندان او را در روشى پسندیده سالک گردانیدى پس بر محمد و آل او درود فرست و قرآن را دست‏آویزى گردان براى ما که به والاترین منازل کرامت رسیم و نردبانى که تا جایگاه امن و آسایش بالا رویم و به پاداش آن در عرصه‏ى قیامت رستگار شویم و به موجب آن به نعمت سراى جاودانى درآئیم.

خدایا درود بر محمد و آل او فرست و بار گناهان را به سبب قرآن از دوش ما فروافکن و ما را خصال نیکوکاران بخش و پیرو آنان گردان که در ساعات شب و آغاز و انجام هر روز به عبادت تو برمى‏خیزند تا به برکت آن ما را از هر آلودگى پاک کنى، و تابع آنها قرار ده که از روشنى او بهره‏مند شدند و آرزوى دنیا ایشان را از عمل آخرت باز نداشت و به فسون و نیرنگ فریبشان نداد تا از کار درمانند.

 

 

خدایا درود بر محمد و آل او فرست و قرآن را در تاریکیهاى شبهاى تیره مونس ما کن و آن را پاسدار ما گردان که از نیرنگ شیطان و وسوسه‏ى او ما را نگاهدارد و پاى ما را از رفتن به سوى معاصى بربندد و زبان ما را از بیهوده‏گوئى بى‏گزند و آسیب گنگ گرداند و اعضاى تن ما رااز گناهان باز دارد و آنچه را که پرده‏ى غفلت درنوردیده از دیده‏ى اعتبار او پنهان کرده است بگشاید تا دلهاى عجایب آن را نیک دریابد، و امثال عتاب‏آمیز آن که کوههاى سخت از حمل آن عاجزند در دل ما نشیند.

خدایا درود بر محمد و آل او فرست و به قرآن ظاهر ما را آراسته دار. و صفحه‏ى اندیشه‏ى ما را از وسوسه‏ها پاک کن و آلودگى دلهاى ما را به قرآن بشوى و بند بار سنگین گناه را از ما بگسل و پریشانى کارهاى ما را به سامان آور، و آن هنگام که هنگامه‏ى عرض اعمال است در گرمگاه روز قیامت سوز تشنگى ما را به قرآن فرو نشان، و در سهمناکترین روز که رستاخیز ماست به سبب قرآن جامه‏ى امان بر ما بپوشان.

 

خدایا درود بر محمد و آل او فرست و به قرآن تنگدستى ما را جبران کن که محتاج نباشیم، و آسایش زندگى و فراوانى روزى نصیب ما کن و از سرشت بد و خوى زشت بر کنار دار و از پرتگاه کفر و داعیه‏ى نفاق حفظ کن تا قرآن در آن روز ما را سوى خشنودى و بهشت تو کشاند و در دنیا از خشم و نافرمانى تو بازدارد و نزد تو گواهى دهد که ما حلال آن را حلال دانستیم و حرام آن را حرام.

خدایا درود بر محمد و آل او فرست و سختى جان کندن را هنگام احتضار به برکت قرآن بر ما سهل گردان و آن ناله‏هاى پر مشقت و پیچیدن نفسها در گلو را وقتى که جان بترقوه مى‏رسد بر ما آسان کن، آن هنگام که گویند کیست درمان کننده؟ و فرشته‏ى مرگ براى گرفتن جانها از پشت پرده‏هاى غیب خویش را بنماید و از کمان مرگ تیرهاى وحشتناک فراق سوى جانها پرتاب کند و جامى به طعم شرنگ از زهر ناب پرورده سازد، هنگام بار بستن سوى آخرت فرا رسیده است. کردارها چون طوق بر گردنها بسته. خانه گور تا روز قیامت جاى ماندن ما خواهد بود.

خدایا درود بر محمد و آل او فرست و فرود آمدن این سراى نو را بر ما مبارک گردان، که باید در آن پوسیده شویم و دیر زمانى میان طبقه‏هاى گل نمناک درنگ کنیم. و خانه گور را پس از مفارقت دنیا بهترین منزل ما قرار ده و تنگى لحد را براى ما فراخ کن و به گناهان بزرگ در پیشگاه حاضران عرصات ما را رسوا مساز.

 

و به حرمت قرآن در آنجاى که عملها را بر تو عرضه مى‏دارند به خوارى مقام ما رحم کن، و آنگاه که جسر دوزخ زیر پاى گذرندگان مى‏لرزد گامهاى ما را استوار گردان و از لغزش بازدار و از هر اندوهى در روز قیامت و از عقبات سهمگین و سخت آن گیر و دار برهان.

در آن روز پشیمانى و افسوس که روى ستمگران سیاه شود روى ما را سفید گردان و دوستى ما را
در سینه‏ى مومنان جاى ده. و زندگى را بر ما بى‏رنج و سختى بگذران.

 

خدایا درود بر محمد فرست که بنده‏ى تو و پیغمبر تست و پیغام تو را برسانید و فرمان تو را آشکار کرد و بندگان تو را خیرخواهى نمود.

خدایا پیغمبر ما را صلواتک علیه و على آله در روز قیامت از همه‏ى پیغمبران به خود نزدیکتر گردان
و شفاعت او را بیش از آنان بپذیر و رتبه او را فزونتر و آبروى او را بیشتر کن.

خدایا درود بر محمد و آل محمد فرست و پایه‏ى او را والا و حجت او را بزرگ و ترازوى او را سنگین گردان و شفاعت او را بپذیر و وسیلت او را نزدیک کن و روى او را سفید و روشنائى او را کامل و رتبه‏ى او را بلند ساز و ما را بر سنت او زنده بدار و بر دین او بمیران. و به روش او بر و در راه او سالک گردان و از فرمانبران او قرار ده و در زمره‏ى پیروان وى محشور فرما و بر حوض او وارد کن و از جام او بنوشان.

خدایا درود بر محمد و آل او فرست، درودى که بدان او را به بهترین آرزوى رسانى، از خیر و فضل و کرامت، که توئى صاحب بخشایش و گشایش بسیار و فضل عظیم.

خدایا! او را در برابر اینکه پیغامهاى تو را بگذارد و آیات تو را رسانید و بندگان تو را خیرخواهى نمود و در راه تو کوشید پاداشى ده بهتر از آنچه فرشتگان مقرب و پیغمبران مرسل و برگزیده را دادى
«و السلام علیه و على آله الطیبین الطاهرین و رحمه الله و برکاته.»

شهد رمضان (جزء 30)

بسم الله الرحمن الرحیم

سور های نبأ تا ناس...

- نبأ عظیم چیه؟؟؟ زیارت امیر امومنین علیه السلام رو بخونید, متوجه میشید.... (یا امیر المومنین(ع)...) (1-5)

- به نعمتهایی که خدا بهت داده  و خاصیتهاشون, نگاه کن: زمین محل آرامش , کوهها میخ زمین, شما ها زوجید, خواب ارامش بخش..., شب پوشاننده, روز فعالیت, هفت تا آسمون محکم بالای سرتون, خورشید روشن حیات بخش, آب فراوان از ابرهای باران زا, تا گیاهان مختلف برویند ... (6-16)

- ویژگیهای روز جدایی... (17-20)

- جهنم؟ یه کمینگاه بزرگ, جای همیشگی طغیانگران, بدون هیچ چیز ارامش بخشی که مجازاتی است موافق با اعمالشان, چون به حساب و کتاب امید نداشتند و همه چیز رو تکذیب کردند, همه چیز ثبت میشه... (20-30)

- جایزه با تقواها؟ بهشتی با همه نعمتهای خوب و جزایی مناسب از طرف پروردگار... (31-37)

- روح و ملائک در یک صف قرار میگیرند, هیچ کس سخن نمیگه مگر به اذن خدا, اگه هم حرف بزنن حتما راست و خوب میگن..., یه روز واقعی..., عذاب رو خودت فرستادی... (38-40)

- ای کاش خاک بودم... (یا ابوتراب, اگه اینجا خاک نباشم, اونجا حسرت میخورم, چون تو بابام نبودی... ... ...) (40)

 

سوره نازعات

- آیات اولیه رو دو جور ترجمه کرده اند: فرشته های تدبیرگر امور / اسبهای جنگاوران... (1-5)

- 5 قسم ... تا بگه" ویژگی های روز قیامت چیست..." (6- 14)

- قصه موسی رو شنیدی؟؟؟ خدا صداش کرد, گفت برو به سمت فرعون و هدایتش کن, بهش معجزه نشون داد, اما او تکذیب کرد و روی برگردوند, ساحر جمع کرد, خدا هم حالش رو گرفت... اینها برای کسانیکه میترسند, درس عبرته... (15-26)

- (اخه یه ذره فکر کنید...)  آفرینش شماها سخت تره یا آسمونها با این عظمت و ویژگی ها, یا زمین و ویژگیهاش... (27-33)

- وقتی اون حادثه عظیم اتفاق بیفته, هرکس به نتیجه کارهای دنیاییش میرسه... (34-41)

- قیامت کی هست؟؟؟ به تو ربطی نداره, دست خداست..., تو فقط باید انذار کنی, اونروز اونها فکر میکنن یه عصر یا صبحی توقف نداشته اند...( تو دنیا یا تو برزخ...) (42-46)

 

سوره عبس

- عجب شروعی دارههههههههههههههههه...,  آیات اول توبیخی به همه ماست که حواسمون به مومنان مستضعف حقیقت طلب باشه... (1-10)

- چهره درهم کشید و روی گرداند, چون یه نابینا به سراغش آمده بود.... (1-2)

- نزول قرآن: تذکری است برای هرکس بخواهد که تذکر بشنود..., ثبت شده در صحیفه هایی ارزشمند, کع والا قدرند و پاکیزه..., در دست سفیرانی والا مقام و فرمانبردار و نیکوکار (11-16)

- مرگ بر انسان... چه ناسپاسه... ... ... (17)

- از چی افریده شدی؟ بعد چی شدی؟ اخر چی میشی؟ ... (17-22)

- باید به غذایت نگاه کنی... (رفقا این عبارت رو همه جوره بخونید و بهش فکر کنید... به همه جور غذا, به همه جور نگاه کردن, به اینکه غذای توه..., به غذای خودت نگاه کن... و و و ... دقت کنید...) (24)

- خوردنی های زمین... باران میباره, زمین میشکافه, دانه ها در میان, انگورها, سبزی ها, زیتون, نخل, باغهای میوه, چراگاهها ... همش برای شما و حیووناتون... (25-32)

- صیحه که میاد... همه از هم فرار میکنن و هرکی مشغول ماجرای خودش میشه..., بعضیها شادی همه صورتشون رو پوشونده و برخی غبار غم ... (33-42)

 

سوره تکویر

- اشاره های کوتاه و تکان دهنده از وقوع قیامت و حوادث آن... خورشید و ستاره ها و کوهها و اموال بار ارزشتون و حشر حیوانات و دریاها و همنشینی هرکس با یکی مثل خودش..., بعد حساب و کتاب شروع میشه... ( از مظلومه مغصوبه شهیده میپرسند... به کدام جرم تو را کشتند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...) ( میگن همه کسانی که در راه اهل بیت یا علم کشته شده اند, جزء این پرسش شوندگان هستند... همه...) ... , نامه اعمال گشوده میشه و جهنم و بهشت آماده میشوند, هر کسی متوجه میشه چه ها که نکرده.... (1-14)

- قسم قسم قسم... به ستاره ها, به شب, به صبح که... این قرآن غرستاده رسولی است کریم... (15-19)

- رسول کریم؟ قدرتمند است, نزد صاحب عرش مقامش والاست, فرمانروا و امین است, پیامبر او را دیده و نسبت به آنچه دریافت کرده بخلی ندارد, حرف شیطون هم نیست..., این تذکری است... برای هرکی بخواد راه مستقیم بیاد, (تازه اون رو هم...) شما اراده نمیکنید بلکه هرکس رو که خدای جهانیان بخواد... (19-29)

 

سوره انفطار

- دوباره به اشاره, حوادث قیامت... آسمان, کواکب, دریاها, قبرها, همه از کارهاشون خبر دار میشن... (1-5)

- آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی انسان... چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور کرده؟؟؟؟؟؟ (6)

- او همه جوره مراقبتون بوده و هست... کلی محافظ شخصی دارید همیــــــــــــــــــشه ... (7-12)

- و تو چه میدانی که روز قیامت چیست... ... ... (18)

 

سوره مطففین

- وااااااااااااااااااااای بر کم فروشان... به قیامت باور ندارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (لطفا مستقیم ذهنتون نره سراغ بقال سر کوچه... خودت هیچ وقت کم فروشی نکردی؟؟؟) (1-6)

- سجین چیه؟  کتابی ثبت شده و سرنوشتی حتمی... (7-9)

- معرفی تکذیب کنندگان روز قیامت... (10-17)

- واااااااااااای باز ابرار... آخه چی بنویسم از آنها... بذار فقط قرآن رو بنویسم فقط شما بدونید که من دارم اینطرف میمیرم... : جاشون بالاست... خیلی بالا..., اما مقربون بالاترند و ناظر بر اینها..., چه نعمتهااااایی دارند... اما هیچ کدوم اون شراب مهر و موم شده نیست... مُهری از مُشک... که قاطیش یه ذره تسنیم داره................ واااااااااااااااااااااای ... میگن تسنیم از قلب امیر المونین (ع) جاری میشه... ... ... (الان میمیرم...) فقط مقربون از خاصِ اون مینوشند... (برای بقیه زیادیه....   (over dooz ...) ... (18-28)

- عاقبت کسانی که مومنان رو مسخره میکنند... الان مومنان میشینند و نگاشون میکنن و بهشون میخندن... (29-36)

 

سوره انشقاق

- بر اساس روایتی از امیر المومنین(ع) و اولین آیه این سوره میشه نتیجه گرفت همه این اتفاقات اخر دنیا و قبل قیامت, همه این بهم ریختگیهای وحشتناک... فقط برای ماست... یعنی منظومه شمسی ماست که بهم میریزه... نه همه خلقت و اسمانها و منظومه ها و کهکشانهای دیگه... (کاش میشد براتون از روی تصویر فرا ژرف هابل, عظمت خدا رو نشون بدم... چی میگم؟؟؟ یه نشونه خیلی کوچیک خیلی خیلی کوچیک اونه... ) (1)

- کَدح یعنی تلاش و کوششی که با رنج و تعب همراه باشه و در جسم و جان اثر بذاره... ... ... " ای انسان... تو با تلاش و رنج به سوی پروردگارت میروی و او را ملاقات خواهی کرد..." ... (6)

- به زودی نزد خانواده اش برمیگردد... خانواده... اهل من کیه؟؟؟ اهل تو کیه؟؟؟ (کاش اهل بیت باشن... به زودی... کدحاً...) ... (9)

- او در میان خانواده خود همیشه از کفر خود شاد بود... خانواده اون کیَن؟؟؟ پناه بر خدا... (13)

- قسم به شفق..., و شب, و ماه بدر... قطعا همه شما از حالی به حال دیگری منتقل میشوید ... ... ... قطعا... حالی به حالی... (حول حالنا الی احسن الحال...) (19)

- چرا وقتی قرآن بر آنها خوانده میشود سجده نمیکنند؟؟؟؟؟؟ (21)

- مگر کسانی که ایمان آوردند و کار خوب انجام میدهند برای انهاست پاداشی قطع نشدنی... (25)

 

سوره بروج

- قسم به آسمان که دارای برج های بسیار است... (کی میدونه چند تا صورت فلکی داریم؟؟؟) (1)

- قسم به  روز موعود... ... ... ( انگار کسی زورشون کرده هِی بگن قیامت... ... ... ) (2)

- شاهد و مشهود... (هزار تا تفسیر نوشتن که اینها یعنی چی... اِی بابا... روایت امام حسن(ع) میگن, شاهد پیامبر و مشهود روز قیامت است... ) ... ... ... (3)

- (خبر دیدم میخوان فیلم اصحاب اخدود رو بسازن, گفتم اینجا بگم کیا بودن...) پادشاه یهودی یمن در عصر قبل از پیامبر به اسم ذونواس که مخالفانش را در کوره های آدم سوزی میسوزاند... (اونقدر روایات مختلف درباره اونها زمان و مکان و اینهاشون هست که خدا میدونه اما ماجرای کوره در همه مشترکه... هولوکاستی بوده واسه خودش... سالهای سال پیش...) (4-10)

- "ودود" یعنی پر محبت نسبت به بندگان صالحَ ش... (14)

 

سوره طارق

- قسم به آسمان و طارق... (هرچیز کوبنده ای در شب میگن طارق...) ... و تو چه میدانی که طارق چیست؟؟؟؟ (یکی میگه چیست؟... جواب میاد...) النجم الثاقب... من چیکار دارم ترجمه ها و تفاسیر چی میگن... نجم ثاقب امیر المومنینه... ... ... علیه السلام... (حالا میشه بعدا روی روایت امام صادق (ع) که میگن "سیاره زحل" است صحبت کرد اما فعلا... امیرالمونین رو عشق است... ) (معلومه چه حالم خرابه...) (1-3)

- حالا قسم به امیر المونین که چی؟؟  که: هرکس محافظ و مرافبی دارد... (برو تا ته ماجرا...) (4)

- ببین از چی افریده شدی... برگردوندنت کار سختیه؟؟؟ (5-8)

- روزی که اسرار پنهان آشکار میشود... (9)

- قسم به آسمان پرباران و زمین پرشکاف... که آن سخنی جدا کننده است... و بیهوده نیست...(11-14)

- اونها حیله میکنند, من چاره میجویم... (17)

 

سوره اعلی

- نام بلند مرتبه پروردگارت را منزه دار... (نام بلند مرتبه... . یادتونه درباره ماههای 12 گانه گفتم و 4 ماه حرام... چرا حرام بودند... وای خدایا این جزء چه ... ... ...) (1)

- آفرید.... منظم کرد.... (2)

- تقدیر کرد.... هدایت کرد.... (3)

- سنقرئک فلا تنسی... (اینو فقط برای خودم مینویسم... معجزه سوره اعلی رو دیدی تو اون روزهای سخت و وحشتناک... السلام علیک یا ایها السلطان یا ابالحسن...) (6)

- ما برایت آسان را آسان میکنیم... (کار خیر, آسانترین راه ؟؟؟؟ اما انگار جواب خدا به درخواست موسی است... یسر لی امری... نیسرک الیسری... ... ... !!!) (8)

- تذکر مفیده... تذکر بده ... (9)

- در آتش نه میمیرد و نه زنده میشود.... وای چه عذابی... (13)

- این دستورات در کتب آسمانی قبلی هم آمده... (14-17) 

- باز اسم ایندو پشت هم... بخاطر من و شما...    "صحف ابراهیم و موسی..." (19)

 

سوره غاشیه

- "غاشیه" یعنی پوشاننده. یکی از اسمهای قیامت... حوادث همه چانبه, جمع همه همه همه, آتشی که چهره ها را میپوشاند و و و ... (1)

- چهره هایی که یک بند کار کرده اند... اما هیچی نصیبشون نشده و خسته شده اند و اوضاعشون ... (2-7)

- چهره های شاداب و باطراوت  و اوضاعشون ... (8-16)

- تو بهشت حرف مفت نمیشنوند.....  (وااااااااااای خدایاااااااااا چه نعمتی...)  (11)

- به شتر و اسمان و کوه و زمین نگاه نمیکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (یکی برای هرکدوم از اینها یک مفهوم ولایی پیدا میکنه و روش مانور میده و حال میکنه , یکی هم میگه خدا میخواد به آدم زبون نفهم بگه... آخه منو ببین... بودنم رو ببین... تو اینها و خیلی چیزهای دیگه منو ببین در هر عصر و زمانی که زندگی میکنی ... (دیدید چطوری حرفتون رو .....سیزه کردم...) (...)   ;)   (17-20)

- حالا... تذکر بده تو فقط تذکر دهنده ای... (21)

- واااااااااااااااای دو تا آیه آخر هم انسان کُش است... " مسلما بازگشت آنها به سوی ماست..."  " سپس مسلما حساب آنها با ماست..."    (عذر میخوام جامعه خوندید؟؟؟ میشه نظرتون رو درباره مرجع ضمایر در این بخش زیارت بگید ... و ایاب الخلق الیکم و حسابهم علیکم... ... ... ) (25-26)

 

سوره فجر

- خب من همین الان دستم بالا... من هیچی نمیگم اما شما میدونید که این سوره هست و ... امام حسین(ع)... ... ... )

- قسم به سپیده دم... و شبهای دهگانه... و زوج و فرد... و گذشت شب (آنقدر تفسیر داره که ... واقعا زبانم قاصره... تازه اون چیزهایی که تو کتابهای خاص تفسیری نیست, یه طرف... ... ... )  (1-4)

- آیا این قسم ها برای خردمندان مهم نیست؟؟؟؟ (برو تا تهش...) (5)

- ... هیچی خدا نمیگه چرا اینقدر قسم خورد اونم اینجور قسمهایی رو ... بحث عوض میشه و میره سراغ اقوام گذشته... البته مفسرین دچار زحمت شده اند و کلی دنبالش گشته اند ها... اما به چیز قابل اعتمادی نرسیدند... بامزه علامه میگن جواب این قسمها حذف شده... )

- قوم عاد, شهر ارم (باعظمت و بی نظیر و بی تکرار...) , قوم ثمود, و فرعون شکنجه گر..., همه طغیانگران و فاسدان...   خدا بر آنها تازیانه عذاب را فرود آورد... خدا در کمینگاهه...  (6-14)

- آدم بی جنبه... بهش بِدَن مغرور میشه, ندَن غر میزنه...  (15-16)

- اکرام یتیم و تشویق یکدیگر به غذا دادن به مستمندان و میراث خواری بی ضابطه و عشق به جمع کردن مال و ثروت ... دلیل برخی بلاها در زمین است... (17-20)

- کاش برای زندگی ام چیزی فرستاده بودم... زندگی؟؟؟؟؟ پس اینجا اسمش چی بود؟؟؟؟؟ ما داریم چکار میکنیم؟؟؟؟؟ ... زندگی...  (24)

- تو اِی روح ارام گرفته...  به سوی پروردگارت باز گرد که هم تو از او خشنودی و هم او از تو... , در بین بندگانم... وارد شو... , و به بهشتم داخل شو... ... ... ... ... ... .... (27-30)

 

سوره بلد

- قسم به این شهر... که تو در آن ساکنی... و پدر و فرزندش... که... ما انسان را در رنج آفریدیم... (کلی قسم خورده که دیگه از دست دنیا غر نزنیم...) (1-4)

- دوباره خدا یاد آوری میکنه که به آدم (نمیگه بالای چشمت ابروه...) ,  چه ها که نداده... (هر وقت این آیات رو میخونم یاد دعای عرفه امام حسین (ع) می افتم... (...), دو تاچشم, یک زبان, دو لب, هدایت به راه خیر و شر ... (یکی میگفت تو وقتی راهت رو انتخاب کردی, چون خدا وعده هدایت داده, تو هر راهی تا آخرش کمکت میکنه... خیر یا شر...) (8-10)

- گردنه مهم...  آزاد کردن برده یا اطعام کردن در روز گرسنگی به یتیم فامیل یا مسکینی به خاک افتاده ... بعدش تازه , از بین کسانی باشند که  ایمان آورده اند و همدیگه رو به صبر و مهربونی توصیه میکنند... اینا دست راستی ها هستند ها... (ااااااااااای وااااای ... داره هدایت میکنه دیگه ... بابا خدا دیگه چطوری باید باهامون حرف بزنه تا بفهمیم... راه نجات, مشخصه...) (11-18)

 

سوره شمس

- قسم به خورشید و ماه و روز و شب و آسمان و زمین و نفس و کسی که منظمش کرده و خیر و شرش را به او الهام کرده (فطرت)... خب, چی؟؟؟ هرکس خودش رو تزکیه کنه, پاک شده... و هرکی گناه آلودش کنه باخته و محروم شده...  (1-10)

- شقی ترین ثمود... (واااااای امیر المومنین...) ... پیامبر خدا (جالبه نمیگه صالح میگه رسول الله...) گفته بود اذیتش نکنید... تکذیب کردند, کشتنش... (با تیغ...) خدا هم درهم کوبیدشان و زمینشان را صاف کرد... (به این صاف کردن فکر کنیم... در هم کوبید... چرا سال 30ه و بعد از اون نکوبیده باشه؟؟؟ فکر کنیم...) خدا هیچ ترسی از فرجام این کار نداره... ... ... (یاد سارا بخیر که میگفت شمس و قمر, شب و روز ... آقا و خانومند... و اشک تو چشمهای جفتمون جمع میشد و شروع میکردیم به پیدا کردن شباهتها و هِی حالمون بد و بدتر میشد... ... ... ) (11-15)

 

سوره لیل

- قسم به شب و روز و آفریننده مؤنث و مذکر... که... تلاشهاتون مختلفه... انفاق و تقوا و تصدیق نیکوتر... (ای بابا آخه چرا میگید لزوما پاداش... حسنا یعنی پاداش نیکو؟) کارتو آسون میکنه... بخل و بی نیازی و تکذیب نیکوتر... کارتو بهم می پیچیونه... اونوقت مالِت هم بدردت نمیخوره... (1-12)

- انّ علینا للهدی... (منم بهش ایمان دارم. باور دارم...) (12)

- فقط بدبخت ترین مردم... (اشقی...) کسی که تکذیب کرد و روی برگردوند... (چرا اینقدر گریه میکند... بگو یا شب گریه کند یا روز ... ... ... ) وارد آتش زبانه کش میشه... (14-16)

- به زودی با تقواها از آن دور نگه داشته میشوند, کسی که مال میده تا نفسش رو پاک کنه, فقط خدا میتونه جزای این کار او رو بده... فقط بخاطر خداست...(وجه ربه... یاد آیات ابرار سوره دهر افتادم...) و به زودی راضی و خشنود میشود... (به زودی...) (17-21)

 

سوره ضحی

- این سوره فقط فقط برای دلداری پیامبر اومده... پیامبر از دوری وحی خیلی ناراحت بود خیلی و خدا چه خوب این غم دوری رو جبران کرد... انتظار بد دردیه به شرطی که خوب تموم بشه...

- قسم به روشنایی روز... (گسترده شدن روز)  و شب... , که... خدا هرگز تو رو رها نکرده و بهت خشم نگرفته... آخرت برات از دنیا بهتره..., به زودی پروردگارت اونقدر بهت میده... ... ... تا راضی بشی... ... ... (واااااااااااااااااااااااااااااای خدای من...) (1-5)

- یتیم نبودی پناهت داد؟      گمشده نبودی هدایتت کرد؟     فقیر نبودی بی نیازت کرد؟        خب حالا....      یتیم رو تحقیر نکن..., فقیر رو نرون..., نعمتهای پروردگارت را بازگو کن... ... ... (6-11)

- (برای خودم...)  و اما بنعمه ربک فحدث....  (بگو خدا چییا بهت داده... جار بزن داد بزن بگو خدات چه مهربونه... بگو... دوست داره بگی...) (11)

 

انشراح

- وای عزیز دلم... ادامه مهربونی ها و دلداری ها...

- سینه ات را گشاده نکردیم؟   بار سنگین رو ازت برنداشتیم؟    آوازت رو بلند نکردیم؟    خب, حالا... پس همراه سختی آسونیه...  همراه سختی آسونیه... (به "همراه" توجه کنید... نگفته بعدش یا فبلش... گفته همراهش...)      خب حالاتر... پس وقتی از یه کار مهمی غارغ شدی, برو سراغ کار مهم دیگه..., توجهت به پروردگارت باشه... (یکعالم درباره این کار مهم و بار سنگین تفسیر گفته اند ... اما من... نصب امیرالمونین بعد از انجام رسالت به عنوان ادامه دهنده راه و راحت کردن این کار مهم برای پیامبر و  همراهی ایشون در همه عمر رسول خدا رو بیشتر میپسندم... (دیگه وقتی اهل تسنن اینو میگن که... ما چی باید بگیم...) (1-8)

 

سوره تین

- قسم به انجیر و زیتون و کوه طور و این شهر امن... (مخالفت زیادی خوشبختانه بین مفسرین وجود نداره حدیث پیامبر است که: که اینها اسم 4 شهر برگزیده هستند ... به ترتیب مدینه و بیت المقدس و کوفه و مکه...) (1-3)

- آدم را در بهترین صورت و نظام افریدیم (همه چیز سر جاشه...) ... بعد او را به پایینترین مرحله باز گردانیدیم... مگر کسانی که ایمان اوردند و کار خوب انجام دادند... (یعنی همه پاک بودند... خودشون خواستند و خدا هم کمک کردند تا سقوط آزاد کنند...)  (4-6)

 

سوره علق

- بخوان به نام پروردگارت که خلق کرد... (یاد شعر آقای موسوی گرمارودی میوفتم همیشه... و در هر مبعث... و در غار حرا...)

- بخوان و بنویس و یاد بگیر و به راه بیا... ... ... (1-5)

- انسان سرکش... خودش رو بی نیاز میبینه... (6-7)

- دیدی کسی رو که بنده ای از نماز خوندن نهی میکنه؟؟؟؟؟؟ دیدی؟؟؟  (جاش تو جهنمه...) (9-10)

- آیا نمیداند که خدا میبیند... ... ... (خدا میبیند... همه چیز رو... حتی تو تنها ترین لحظه هات... خدا میبینه... پناه بر خودش...) (14)

 

سوره قدر

- و تو چه میدانی که قدر چیست؟؟؟؟ ... ... ... ( چه میدانی... آه...) (2)

- ملائک و روح در آن شب نازل میشوند به اذن پروردگارشان برای هر امری... ( امر یعنی چی؟ میان پایین برای چی؟؟؟...  (کن, فیکون...) ... (چقدر حرف داره این ایه...) (4)

- سلام و تهیت و رحمت است در آن شب تا طلوع صبح... ... ... (سلام...) (5)

 

سوره بینه

- کافران از اهل کتاب... و مشرکان منتظر یه کتاب پاک و صحیح و ارزشمند همراه یه پیامبر بودند... تا دست از آئین خودشون بر دارند... وقتی دلیل روشن براشون اومد... دچار اختلاف شدند... (همیشه تازه وقتی حق معلوم میشه دشمنیها آشکار میشه... تا حق رو ندیده باشی که با کسی دعوا نداری... حق رو دیدن... حقیقت...)  (1-4)

- بدترین مخلوقات... (البته قبلا هم داشتیم...) کافران اهل کتاب... و مشرکان... (دقت کنید, کسانی که خدا رو میشناسند و باز منحرف شده اند...) (6)

- بهترین مخلوقات... ایمان و کار خوب... همین... و چه جایزه هایی... (7)

 

سوره زلزال

- زلزله ای که انسان را به تعجب و سوال وامیدارد و زمین رازهایش را میگوید به اذن خدا... (وحی خدا...) (1-6)

- تا حالا وزن یک ذره محاسبه شده؟ حتما شده... علمای فیزیک بهتر میدونن... اما اندازش چقدره؟؟؟ ... حتی به وزن ذره ای از اعمال خوب و بدمون از قلم نمی افته... وای وای وای... (اگه فقط به همین دو تا آیه ایمان داشتیم, باور داشتیم, خیــــــــــــــــلی کارها رو هرگز نمیکردیم... به خصوص مردم آزاری... ... ... ) (7-8)

 

سوره عادیات

- سوره ای در مدح امیر المومنین(ع) ... (در جنگ سلاسل... خبر پیروزی قبل از لشکریان توسط وحی به پیامبر (ص) رسید...)...

- قسم به اسبان دونده و صدای نفشان, جرقه سمهایشان, یورش صبحگاهی شان, گردو غباری که پراکنده کردند, و ناگهان میان دشمن ظاهر شدند... ببین خدا داره به چه چیزهایی قسم میخوره ها... حالا بعد ... که ... انسان نسبت به پروردگارش ناسپاس و بخیل است... تازه خودش هم شاهده..., خیلی هم علاقه به مال داره... ... ... (1-8)

سوره قارعه

- حادثه کوبنده... و چه میدانی... و تو چه میدانی... (1-3)

- آدمها مثل پروانه پراکنده...    کوه ها مثل پشم زده شده (4-5)

- ترازوهای سنگین...    ترازوهای سبک...   (6-9)

- مادرش آتش سوزان است... مادر... (9-11) 

 

سوره تکاثر

- تفاخر کارِتون رو به جایی رسونده که میرید قبرهاتون رو میشمرید.... ( که مثلا ما بیشتریم...)  (1-2)

- علم الیقین... عین الیقین... (حق الیقین...) (سه مرحله یقین... علم... ... ... ...) (5 و 7)

سوره عصر

- قسم به زمان... که... همه انسانها زیانکارند... مگر: ایمان , کارخوب, توصیه به حق و توصیه به صبر ... (چقدر بقیه رو به کارهای خوب توصیه و تشویق میکنی؟؟؟؟ نکنه از زیانکاران باشیم... ... ... ) (1-3)

 

سوره همزه

- وای بر عیبجوی مسخره کننده... (1)

- معرفی حطمه... اتش خرد کننده ... که از دلها سر میزند... دربسته است ... در ستونهاییکشیده و طولانی... (همینجوری ندیده و نفهمیده ترسناکه چه برسه... وای پناه بر خدا... از عیبجویی و تمسخر... ... ...) (4-9)

 

فیل

- داستان سپاه ابرهه... (اولین بار کلاس دوم خوندیم؟؟؟؟)

- گِلهای سفت شده اندازه کوچکتر از یک نخود بوده اند... آنها شبیه کاه خرد شده کردند... (4-5)

 

سوره قریش

- برای اولین و آخرین بار در قرآن آیه با یه حرف شروع میشه... "برای این بود که..." ... ... ... برای همین برخی (اهل سنت) میگن این سوره ادامه سوره فیل است که بعد از ماجرای انها قریش بزرگ و قویتر شد... اما علمای شیعه میگن این دو سوره از هم جدا هستند... ( و اونروز سارا یهو گفت, بسم الله الرحمن الرحیم لایلاف قریش... خدای مهربان و بخشنده سبب الفت آنها شد... چرا که نه... و کلی خندیدیم و حال کردیم...)

- سفرهای تابستانه و زمستانه قریش... (راستی میدونید قریش یعنی چی؟ معنی لغویش , ماهی بزرگ یا همون نهنگ ِ... ) (2)

- پروردگار این خانه رو بپرستید... ... ... (آخه چقدر بهتون نعمت بده... شکر کنید دیگه ... ) (3)

سوره ماعون

- تکذیب کننده قیامت, یتیم را با خشونت میراند, دیگران را به اطعام مسکینان تشویق نمیکند... (1-3)

 واااااااااااااااااای بر نمازگزاران... (دقت کن ... نه بی نماز و کافر و بی ایمان و بد ها... نمازگزار...) کسانیکه به نمازشون اهمیت نمیدن... همونی رو هم که میخونن توش پر از ریاست... (نمیدونم قبلا گفتم یا نه... اما ریا یک مسأله کاملا قلبیه... اگر وسط خیابون هم مجبور شدی نماز بخونی اما حواست به خود خدا بود, هیچ وقت ریا نیست اما... فقط به دلت نگاه کن... برای خدا یا برای... ... ... ) کسانیکه به دیگران ضروریات زندگی نمیدن... (آنقدر از این آیه خوشم اومد که خدا میدونه... ماعون یعنی چیزهای کوچیک وسایل خونه... مثلا کبریت, چاقو, ظرف و ظروف, یه دونه تخم مرغ, دوتا دونه نون... راحت و با مهربونی به همسایت میدی؟ نردبون میدی؟ به اینا میگن ماعون... اگه ندی... وای بر تو... ... ... (4-7)

 

سوره کوثر

- خیر کثیر پیامبر... الا یا ایها الساقی... ... ... ... ... ... (چی بنویسم از کوثر... همش دعاست و آرزو...)

سوره کافرون

- ای کافران, نه من, نه شما, نه من, نه شما , شما به دین خودتون, منم دین خودم...   (میگن چون دوبار آنها این پیشنهاد را کردند و پیامبر دوبار رد کرد ایات تکرار شده اند... یعنی اگه هزار بار هم میگفتند پیامبر هزار بار رد میکرد و هزار بار آیه تکرار میشد... سازشی تو کار نیست... (دُهن یادتونه؟ سبیل چرب کردن...)

 

سوره نصر

- آخرین سوره ای که یکجا برپیامبر نازل شد..

- وعده پیر.زی و فتح مکه...

- اول یاری خدا... بعد فتح و پیروزی...بعد برداشته شدن مواتنع و گروه گروه مسلمان شدن مردم ... هریک نعمتی است که شُکرش... (از دست و زبان که براید...)

سوره مسد

- (یادش بخیر هفته ها, سر صف کلاس پنجم میخوندم معنی با من بود... بریده باد دوست ابولهب و نابود باد خودش داراییش و آنچه فراهم کرده... یادش بخیر...)

- این عمو و زن عمو نوبرند به خدا... خدا لعنتشون کنه... اصلا نیتونم بفهمم پیامبر به این مهربونی چطور دلشون میومد اینقدر اذیتش کنن... زنک از صبح تا شب تو صحرا خار جمع میکرد که شب بریزه جلوی پا و سر راه پیامبر تا زخمی بشن... واقعا اینا آدمند.... ... ... خدا لعنتشون کنه.... 

سوره اخلاص

- چرا اخلاص؟؟؟ توحید...

- خدای یکتای بیشریک بی والد و بی فرزند هیچ کفوی هم نداره... (هرگز نتونستم اول تا آخر تفسیر این سوره رو بخونم بس که زیاد بود و حتی سخت... ... ... آخر توحیده دیگه...)

 

سوره فلق

- پناه میبرم به خدا... خدای سپیده دم... از شر افریده ها و مزاحمان و دمنده های در گره..., و حسودان... (کل دنیا و جسمت رو به خدا سپردی... خب دیگه خیالت راحت باشه ... بهش اعتماد کن...)

 

سوره ناس

- پناه میبرم به خدا... پروردگار مردم, مالک مردم,خدای مردم... از شر وسوسه در قلب تو سط جن و انس... (کل قلبت و روحت رو سپردی به خدا... خب خیالت راحت... دیگه از هیچی نترس... او هست... هست... هست...)

 

و تمام...

 

صلوات امروز هدیه میشود به تمام شهدا... از اولین شهیدی که برای اسلام و ایران عزیزمون کشته شد... تا آخرین شهید که برای حفظ اونها جان داد... آنها عند ربهم یرزقونند... یا لیتنا کنا معهم فافوز معهم... ... ...  [گل]

آقای کارپسند- 6

سلام

بعد از یک ماه چالش و یک ماه تماس های متعدد و پیگیری های بسیار و زحمات زیاد و مشقت های فراوان و حرص و جوش و اعصاب خردی های وحشتناک! ، و بعد از جابجا شدن کامل و روی روال افتادن همه ی کارهای مربوط به خانه و زندگی و مادرِ آقای کارپسند، بلاخره قراره که فردا به اتفاق بابا، ایشون رو به بیمارستان ببریم تا تشخیص اولیه درموردشون داده بشه.

طی این پروسه آدمهایی وارد قصه ی من شدند که هر کدومشون یه دنیا داستان هستند...

آقای درودیان

خانم سعیدیان

محمدرصا

خانم دکتر میرزایی

خانم طیبی

خانم دکتر رئیسی

دخترک کارمند بیمارستان روزبه

بچه های رشد (محبوبه/ مریم/ پریسا و زینب)

بابا

و خودم...

نمیدونم با چی مواجه خواهم شد. و نمیدونم چی پیش میاد. به شدت و به التماس و به استدعا و به استغاثه از درگاه خداوند طلب خیر میکنم.

الهم الشف کل مریض

سال اول، پَررر

سلام

تموم شد.

سال اول دکتری تمام شد.

همین امروز و بعد از دو تا امتحان سخت در یک روز!

توضیح زیادی ندارم که درباره ی این یکسال بدم.

اتفاق خاصی از لحاظ علمی نیفتاد. و از لحاظ اجتماعی هم فقط با سه چهار تا آدم جدید آشنا شدم و عمده ی بقیه، همون آدمهای سابق بودند. میزان محبت بسیار زیادی رو در دانشگاه دریافت میکردم که گاها باعث آزار بود!! و از لحاظ شخصی و روحی، عوش شده ام. خیلی عوض شده ام. و این نتایج اتفاقاتی هست که منجر به قبول شدن من در این دوره شد. و همچنان هم ادامه داره.

رها کردن... رهایی...

هیچی رو توی دنیا باهاش عوض نمیکنم.

روحم خسته ست و نیاز به استراحت و سفر و طبیعت داره. خیلی جدی و خیلی زیاد.

و شب آخر ماه مبارک هست... و من..

آه خدایا.. الغوث...

شهد رمضان (جزء 29)

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره های ملک, قلم, حاقه, معارج, نوح, جن, مزمل, مدثر, قیامه, انسان, مرسلات

سوره ملک همیشه من رو یاد پدربزرگ عزیز مرحومم میندازه...

- آفرینش مرگ و حیات آزمایشی برای تشخیص عمل بهتر است... (2)

- هفت آسمان روی هم... هیچ تضاد و عیبی نمیبینی... دوباره نگاه کن... خللی میبینی؟؟؟؟؟  باز دوباره نگاه کن... ناکام خواهی شد, خسته میشی(هیچ شکافی پیدا نخواهی کرد) ... (3-4)

- جهنم از شدت خشم نزدیکه بترکه... ... ... (8)

- اگه گوش شنوا داشتیم یا میدیدیم, اهل دوزخ نبودیم... (10)

- او, زمین را رام کرد تا بر شانه هایش راه بروید... ... ... (15)

- به پرنده ها نگاه نمیکنی؟؟؟؟ ببین چطوری بالهاشون رو باز و بسته میکنن... کی جز خدا اونها رو روی آسمان نگه میداره؟؟؟  او به همه چیز بیناست ... (19)

- اگه خدا بهتون روزی نده ... کی میخواد روزیتون رو بده؟؟؟؟ (21)

- کی به هدایت نزدیک تره؟ کسی که سینه خیز میره....    یا کسی که ایستاده و راست قامت قدم برمیداره.....

- وای وای وای ... این آیه... (منو یاد پاراگراف آخَرت انداخت الان...) اگر آبهاتون تو زمین فرو بره, کی میتونه آب جاری در دسترس شما قرار بده؟؟؟ (اجازه میدی نوشته ات رو به نوشتم اضافه کنم؟؟؟ 

---

دوست داشتم امروز بال در می آوردم و پرواز می کردم .فقط بالا می رفتم

بالا بالا بالا

شاید می رسیدم به اون اقایی که

نشسته و با دو دست مهربونش برای بندگان تشنه ی خدا از خدا طلب بارون می کنه و ذره ذره وجود نازنینش اجین می شه با هر

قطره ی اب که به سر ما فرود میاد .  نازل می شه... ... ... ) (30)

 

 

سوره قلم

- ن... سارا برام از روی کتابی... خوند که نوشته بود... این اسمِ خاص پیامبر است... جزو یکی از اسامی ای که در قرآن آمده... ... ...    قسم به قلم و آنچه را که با آن مینویسند... (1)

- وقتی خدا از اخلاق یک نفر تعریف کنه... یعنی چی؟؟؟؟ تو براستی خویی والا داری... (4)

- مداهنه یعنی سازشکاری, از دُهن میاد, دهن یعنی روغن, به زبون امروزی ها یعنی... سبیلش رو چرب کردن و امتیاز گرفتن... بعضی وقتها برخورد کفار با پیامبر اینطوری بود... (9)

- در مقابل ذکر چندین رذیله اخلاقی...  :  زیاد قسم خوردن, پست بودن روح, عیبجو, سخن چین, بسیار مانع کار خیر, متجاوز, گناهکار, کینه توز, پرخور, خشن, از همه بدتر بدنام و بی ریشه ... ... ... حالا میدونید چرا دچار این اخلاق شده؟؟؟ بخاطر غرور از مال و فرزندان زیاد (به قول علامه, پولداری یاغی اش کرده...) ... (10-14)

- دماغ سوخته های قیامت... (16)

- داستان عبرت انگیز باغداران... نیمه شب با هم قسم خوردند که تا صبح نشده و فقیران شهر متوجه نشده اند که روز برداشت محصول باغ آنها شده, سریع برن و همه همه همه میوه ها رو بچینند, اما عذابی شبانه وقتی که همه خواب بودند بر باغ آنها فرود آمد و آنرا مثل شب سیاه و تاریک کرد..., صبح که مخفیانه آمدند و اوضاع را دیدند تازه به اشتباه بزرگشون پی بردند, بع ظلم خود اعتراف کردند و خدا رو ستایش کردند و آرزوی آمرزش کردند... عذاب یعنی این... اما عذاب آخرت خیلی بزرگتره... اگه میدونستید... (17-33)

- روزی شدت کار بگیرد و از شدت آن ساقهای پا برهنه شود... تفسیرش خیلی جالبه... میگن بین اعراب رسم است که وقتی کاری سخت میشه برای انجام سریعتر کار و عکس العمل سریعتر ساقهای شلوار را بالا میزند و دامن به کمر می بستند... یاد چیزی افتادی؟؟؟ ... ... ...  :)   (42)

- به سجده دعوت میشوند اما نمیتوانند... چون وقتی سالم بودند عادت به سجده نداشتند... (42-43)

- سنت استدراج و املاء .... (خیلی بده ها... همیشه از این سنّت میترسم... به خصوص وقتی یه مدت زیادی بهم خوش میگذره...)  (44-45)

- پیامبر صبر کن, مثل یونس نباش... (48)

- نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را میشنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و میگویند, او دیوانه است... , در حالیکه این (قرآن) جز تذکری برای جهانیان نیست... ... ... (واقعا چطور برخی میتونن چشم زخم رو رد کنند؟؟؟؟؟؟؟) (52)

 

 

سوره حاقه

- آنروز حتما محقق میشود... چه روزی... و تو چه میدانی چه روزیست... ( چه تأکیدی... خب, قیامت جای خود... چرا آقایون مفسرین یه جایی نگذاشتند که شاید هم آنروز قیامت نباشه... (میدونم و خوانده ام که برخی گفته اند, که روز دیگری است.... و چه روزی... ... ... ) (1-3)

- سرنوشت اقوام سرکش... عاد و ثمود و قوم فرعون و قوم لوط... (هفت شب و هشت روز پی در پی بر قوم عاد تندباد وزید... و آنها را مثل تنه پوسیده و توخالی نخل بر زمین انداخت و هلاک کرد...) (4-10)

- در روز قیامت عرش پروردگارت توسط هشت تا ... ... ... (نمیگه چی...) حمل میشه... (عرش رو میگن, یعنی محل حکومت خدا یعنی کل آفرینش... الان امورات این حکمرانی توسط چهارتا... اداره میشه. روز قیامت میشن هشت تا... اینا کی هستند؟؟؟؟ خودتو اذیت نکن, کلی روایات در تفاسیر قدیمی شیعه هست که اونها رو معرفی کرده اند: حاملان عرش در قیامت 4 نفر از اولین هستند و 4 نفر از آخرین...  اولی ها: نوح و ابراهیم و موسی و عیسی  علیهم السلام هستند و   اخری ها: رسول الله و علی و حسن و حسین  صلوات الله علیهم هستند...  وامام صادق(ع) میفرمایند: عرش علم خداست... حاملان آن در قیامت 4 نفر از ما هستند و 4 نفر از هرکه خدا بخواهد...  (کلی روایت جالب دیگه هست که دیگه اینجا جاش نیست...)  (17)

- کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده میشه از همه میخواد که بیان و کارنامه اش رو ببینند... ( امام صادق(ع) میفرمایند: در روز محشر هر دسته از مردم را به اسم امام زمان خودشان میخوانند اگر نام امامشان را بدانند و او را بشناسند نامه اعمالشان به دست راستشون داده میشه... اصلا میگن "یمین" یعنی معرفت و اثبات امام, چون کتاب او همان امام اوست که میخواند...)  (19)

- اما کسی که نامه اعمالش را به دست چپش داده میشود, میگوید کاش هیچ وقت کارنامه ام به من داده نمیشد... (25)

- بعد از اینکه کلی ناله میکنه و فرمان بگیریدش و در آتش بیفکنیدش میاد... یه آیه عجیب هست... او را با زنجیری که هفتاد زراع است ببندید... ... ... یعنی چی؟؟؟ (32)

- (باز از اینجور ایه ها... نمیگه مستمندان رو غذا نمیداد... میگه, ... ) مردم را به اطعام مستنمدان تشویق نمیکرد... ... ...   (34)

- اگر پیامبر حرف دروغی را به ما نسبت میداد... (رودروایسی که نداریم...) محکم میگرفتیمش و رگ قلبش رو قطع میکردیم, هیچ احدی از شما ها هم نمیتونستید مانع بشید یا ازش حمایت کنید, این یه تذکره برای پرهیزکاران.... (حالا کی شک داره قرآن تحریف شده... ... ... ) (44-48)

- حق الیقین... ... ... (51)

 

 

سوره معارج

- آیات اول این سوره بلایی است که خدا در دنیا و آخرت بر سر فردی میآورد که به واقعه غدیر خم, شک کرد... ... ... (1-7)

- یک روز= 50 هزار سال ما...  ملائک... , روح... , عروج میکنند... (تَنَزل... تَعرُج...) ... (4)

- صبر کن, آنها آن روز را دور میبینند و ما نزدیک... (چرا باید قیامت باشه وقتی تو دعای عهد عین این عبارت آمده...) (5-7)

- هیچ کس سراغی از دوست صمیمی و عزیزش نمیگیرد... (10)

- حاضره همه رو فدا کنه تا نجات پیدا کنه... (11-14)

- این انسانِ حریصِ کم طاقت... ... ... (19)

- نماز دائمی, حق مشخص نیازمندان در اموال, تصدیق روز جزا, ترس همیشگی از عذاب خدا, پاکدامنی, رعایت حق امانتها و عهدها, ایستادگی بر شهادتها, مواظبت از نماز... = احترام در بهشت .... (22-35)

- دوباره وعده آنالما رو میدم تا این آیه را ببینید... مشرقها و مغربها... (40)

 

 

سوره نوح

- میدونم قصه حضرت نوح (ع) خیلی تکراریه... ولی شبیه این هرگز نبوده... این سوره بیشتر حال و روز خود حضرت نوح هست و بسیار دردناک...

- ابتدا به فرمان خدا مردم را دعوت میکنه, بعد که فایده نداشت با خدا درد دل میکنه و شکایت میکنه, میگه بهشون چی گفته از نعمتهای خدا گفته و چطوری گفته, خدا وعده عذاب میده و نوح نفرین میکنه, خدایا احدی از کافرین را بر زمین زنده نگذار..., آنها هرگز فرزند صالحی هم به دنیا نخواهند آورد..., و آخر هم برای خودشو والدینش و هر مومن همراهش دعا میکنه... (1-28)

- بهشون گفتم استغفار کنید تا برکت خدا همه جوره بهتون برسه... برای خدا عظمت قائل نیستید؟؟؟ (10-13)

- گفتند دست از خدایانتان بر ندارید... وَد و سُواع و یَغوث و یَعوق و نَسر ... (اینها اسمهای انواع خداها شونه ... اما ... "ان هو الا اسماء سمیتموها ..." (...) ) (23)

 

 

سوره جن

- یادتونه تو سوره احقاف گفتم یه عده ای از جن ها آمدند قرآن شنیدند و ایمان آوردند, حالا این خبر و اینکه انها بین هم چه گفتگوهایی انجام داده اند به پیامبر داده شده . در این میان میشه به برخی واقعیات درباره این موجود دست پیدا کرد...

- آدمها به جنها پناه میبردند (که کارشون راه بیفته) اما آنها موجب گمراهی بیشتر آدمها شدند... (6)

- ما نمیدونیم با این تقییراتی که تو آسمون اتفاق افتاده,تیر شهابو بسته شدن درهای آسمان به روی ما, برای اهل زمین بده یا خوبه و خدا میخواد هدایتشون کنه ... (10)

- ما برخی صالح و برخی ناصالح هستیم... (11)

- (به پیامبر در ادامه بالا وحی شد که...) اگر جن و انس در راهشان ثابت قدم باشند, ما آنها را با آب فراوان سیراب میکنیم... برای امتحان... (خدایا یعنی علم میدی...) (16-17)

- علم غیب دست خداست و هرکس را از رسولانش که راضی باشد از آن مطلع میکند و به شدت هم در همه مراحل فرستادن, مسیر انتقال, دریافت و پخش از آن علم محافظت میکند... (26-28)

 

 

سوره مزمل

- ... ... ... مواظب شبهامون باشیم... بیداری و قران و ... ... ...

- (به قول سارا, میگه سخنی سنگین به زودی القا میشه... گوشِت تیز میشه خب اون چی هست؟ میگه, "ان ناشئه الیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا"... ... ...) حادثه شب... شدیدترین سخنه؟؟؟   یا شدیدترین قدم؟؟؟؟  ... (6)

- نام پروردگارت را یاد کن و تنها حواست به او باشه... (8)

- دستور به صبر و هجران... (به نظر من به درون...)  (10)

- لرزش شدید زمین و کوهها که مثل شن نرمشون میکنه... (مثل قلب آدمها...) (14)

- پیامبر گواه... شاهد... ... (15)

- روزی که شدت عذابش, کودکان را پیر میکند... (17)

- به به آیه آخر مزمل و تاکید بر "فقروا ما تیسر من القران...",  "فقروا ما تسیر منه..."  تا میتونی قرآن بخون... شبها قرآن بخون... بیدار بمون... ... (20)

 

 

سوره مدثر

-        یک خطاب و هفت دستور... دستورات اولیه...  همه جور دستور هست از ظاهری و باطنی و اخلاقی و ارشادی... (جامع دستورات خداست... به من, به تو...) (1-7)

-        تهدید سفت و سخت خدا برای کسانی که به عمد و با طراحی قبلی به جنگ با حق میروند... تهمت سحر به قرآن و ساحری به پیامبر... (11-31)

-        بر آن 19 است.... هیچی ایه همین رو میگه و هیچ توضیح دیگه ای نمیده. اما آیه بعد از ملائک عذاب و موکلین جهنم صحبت میکنه و بعد هم میگه تعدادشون یه آزمایشه... برای همه گروهها... مومنان و کافران و اهل کتاب...!!!!! خدا اینجوری هر کس رو که بخواد هدایت میکنه وهرکس رو بخواد گمراه... لشکریان پروردگارت را فقط خودش میداند... این برای انسانها تذکر است... ... ...  (31)

-        قسم به ماه و شب و روز, که آن... از مسائل مهم است... (35)

-        هرکس در گرو اعمال خویش است.... (لطفا به لغت "گرو" توجه کنید...) مگر اصحاب الیمین...   (38)

-        از مجرمین میپرسند, چرا اینجایید؟ جواب میدن: اهل نماز نبودیم...    و    به مستمند غذا نمیدادیم...   و    با اخل باطل همنشین و همصدا بودیم...    و   روز قیامت رو تکذیب میکردیم...    تا اینکه, مردیم... یقین حاصل شد... (41-47)

-        بی نصیب از شفاعت... (48)

-        هرکس بخواد از قرآن پند میگیره... هیچ کس پند نمیگیره مگر اینکه خدا بخواد... ... ... (56)

-        خدا اهل تقوی و اهل مغفرت است.... (الهم اهل الکبریاء و العظمه و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو الرحمه و اهل التقوی و المغفره ... آخِـــــــــــــــــی دلم گرفت...)

 

سوره قیامت

-        سوگند به نفس بیدار و ملامتگر ... (2)

-        میتونیم سر انگشتانش رو منظم کنیم... یه نگاه به انگشتات و خطوطشون بکن... بگو سبحان الله... (4)

-        آدمیزاد میخواد آزاد باشه و مادام العمر گناه کنه...  (5)

-        هیچ راه فراری نیست... فقط خدا...  (11-12)

-        آدم از وضع خودش خبر داره, هرچند که هِی مدام عذر و بهانه بیاره... (برخی بر اساس این ایات احکام شرعی را توضیح میدهند... مثلا میگن فلان چیز روزه رو باطل میکنه, خب حالا تو خودت میتونی تشخیص بدی که روزت باطل میشه یانه... اینجوری مسؤلیت آدم هم بالاتر میره... چون خدا اینطوری خواسته... عذر نیار اما... خدا که میدونه...) (14-15)

-        زبانت را برای خواندن قرآن حرکت نده (عجله نکن...) , جمع کردن و خواندن او با ماست, وقتی ما خوندیمش اونوقت پیروی کن...  بعدا توضیح و بیان قرآن هم با ماست... (16-19)

-        صورتهایی شاد و خندان... نظاره گر پروردگارشان...(22-23)

-        توصیف لحظه جان دادن... (26-30)

-        گمان میکنی بیهوده رها میشی؟؟؟؟   چی بودی, چی شدی  (36-40)

 

سوره انسان (دهر)

-         آیا چنین نیست که زمانی طولانی بر انسان گذشته که چیز قابل ذکری نبوده.... (یعنی مسلما مدت زمان زیادی بوده که از انسان هیچ نام و نشانی نبوده.... تا, از نطفه ای آفریده و اور ا شنوا و بینا کرده ایم...)  (1-2)

-        ما راه را به او نشان دادیم, خواه شاکر باشد یا کفران کند... (3)

-        ابرار... ماجرای کرامت اهل بیت علیهم السلام رو همتون میدونید... بیماری و نذر روزه و انفاق سه شب افطاری به سه نیازمند و بعد آیات نورانی این سوره برای اثبات فضیلت آنان بر سایر موجودات... ... ... (در این ایات از نعمتهایی در بهشت نام برده میشود که خیلی خاص هستند, برخی فقط یکبار در قرآن امده اند و آن هم اینجا. چون نمیتونم بدلیل ذیق وقت نمیتونم درباره تفسیر ایات صحبتی بکنم, فقط حسم رو مینویسم که ما از این سوره روزی میگیریم ... همین...)

-        انفاق فقط فقط فقط برای خدا (لوجه الله...) ... (9)

-        تنها نعمتی در بهشت که هیچ نمونه دنیایی ندارد و اصلا نمیدونیم یعنی چی؟... نقره شفاف دیدی؟ نقره بلوری... ظرفهای بلورینی از نقره.... (16)

-        پروردگارشان شراب طهور به آنان مینوشاند... ... ... !!!! (21)

(خداوکیلی دلم میخواست ساعتها درباره این سوره بنویسم و صحبت کنم... اما حیف... کاش ...) ...

 

سوره مرسلات

-        برای چند آیه ابتدایی این سوره دو جور ترجمه آمده یکی همه قسمها به انواع فرشتگان است و دیگری به انواع بادها...  (1- 6)

-         5 قسم که... انچه به شما وعده داده شده حتما محقق میشود... (7)

-        10 بار تکرار عبارت  " وای بر تکذیب کنندگان..."

-        اول بعد از نشانه های قیامت, دوم بعد از یادآوری هلاک امتهای پیشین,  سوم بعد از یادآوری خلقت انسان , چهارم بعد از ذکر نعمتهای روی زمین, پنجم بعد از یادآوری عذابهای جهنم, ششم بعد از اینکه میفرماید در آن روز اجازه حرف زدن داده نمیشه, هفتم بعد از ذکر در روز جدایی آیا چاره ای دارید؟ , هشتم بعد از ذکر نعمتهای بهشتیان و محسنین... , نهم بعد از یک ایه که میگه مجرمان اینجا تو این مهلت کمی که دارید بخورید و بهره ببرید, و اخری بعد از اینکه میفرماید گفته میشه رکوع کنید اما نمیکنند... "وای بر تکذیب کنندگان"

 

بلاخره این جزء هم تموم شد... 

صلوات امروز هدیه میشود به جناب  ابواسحاق مختار بن ابوعبید ثقفی و همسر شهید و باوفا و عزیزش... کاش که ما هم برای اماممان کاری بکنیم...

شهد رمضان (جزء 28)

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره های مجادله, حشر, ممتحنه, صف, جمعه, منافقون ,تغابن, طلاق, تحریم

- احکام ظِهار: یک عادت جاهیلیت بود که شوهر فقط با بیان یک جمله, همسر را به خود حرام میکرد بدون خطبه طلاق. و اینکه این جمله مسأله ای دروغ و غیر شرعی و بسیار کار زشت و باطلی است. خدا در این آیات راه حل رفع این مشکل را بیان میکند. (1-4)

- آیات نهیِ عملِ نجوا کردن: هیچ سه نفری با هم نجوا نمیکنند که خدا چهارمین انهاست و هیچ چهار نفر و پنج نفر و ... خدا همراه آنهاست,هرجا که باشند, بعد روز قیامت اعمالشان را آشکار میکند... برای گناه و ظلم و نافرمانی پیامبر نجوا میکردند, برای اعمال نیک و تقوی نجوا کنید و از مخالفت با خدایی که بازگشتان به سوی اوست بپرهیزید..., نجوا از طرف شیطان است تا مومنین را ناراحت کند... (7-10)

- آداب جلسه: به تازه واردها جا بدهید, میگن بلند بشید بلند بشید... خدا وعدهخ وسعت دادن در بهشت رو میده (بر اساس قرآن, حتما برای همتون پیش اومده که توی مراسمی جا کم بوده مردم زیاد بودند,اعلام کردند نام امام (عج) را میبریم برخیزید بیایید جلو... باید بلند بشی و جلو بری...) (11)

- یک آزمون جالب... : از این به بعد هرکی میخواد با پیامبر صحبت کنه, باید پول (صدقه)بده... خیلی ها زدند زیرش,تقریبا همه غیر از امیر المومنین(ع). حالا خدا توبیخشون میکنه و آنها توبه میکنند و ماجرا تموم میشه... اما این اتفاق به عنوان یکی از فضائل حضرت امیر (ع) در تاریخ ثبت میشه... (12-13)

- آیا ندیدی ان کسانی رو که با جماعتی که مورد خشم خدا هستند دوستی کردند؟ (غیر المغضوب علیهم... یهود...) ,آنها نه از شما هستند و نه از آنها, قسم دروغ میخورند خودشون هم میدونن... خدا براشون عذاب دردناکی مهیا کرده..., سوگندهاشون رو کردند سپرشون و مردم رو از راه خدا باز داشتند..., روز قیامت هم مثل امروز, بازهم دروغ میگن..., اونها در تسلط شیطان و حزب او هستند... و ذلیل ترین افراد... (با یهود دوست نشو...) (14-20)

- حکم قطعی و وعده دائمی خدا: من و رسولانم پیروز هستیم... (21)

- ایمان به خدا و روز قیامت باعث میشه, با دشمن خدا  و رسول خدا دشمن باشی حتی اگر عضو خانوادت باشه... . خدا ایمان را بر قلب آنها نوشته...(حک کرده...) و با روحی از طرف خودش حمایت و تقویتشون می کنه, جاشون هم تو بهشتهای جاودانه است... اونها حزب خدا هستندووو حزب خدا همیشه پیروزه... (22)

 

سوره حشر

- کلا درباره ماجراهای مربوط به غزوه بنی نظیر است... (یکی دیگه از قبایل یهود مدینه که پیمان با پیامبر را شکستند و وارد جنگ شدند... البته مسلمانها قلعه آنها را محاصره کردند و بدون خونریزی آنرا فتح کردند و غنائم بسیاری بدست آوردند...) (1-6)

- روش مصرف فَئ... (بخشی از انفال است و به اموال فراوانی که از طریق غیر جنگ به دست مسلمانان می افتاد گفته میشود که برای تقسیم آن خدا دستورات خاصی میدهد... 6 مصرف دارد...) (7)

- معرفی سه گروه مهاجر و انصار و تابعین (همه مسامانی که پیامبر را ندیده اند تا قیامت...) و صفات و ویژگیهای انان... . انسانهایی صاف و مهربان و دلسوز و ایثارگر... (8-10)

- منافقین مدینه اقوام یهود را به مخالفت پیامبر تحریک میکنند... اگه بیرونتون کنن مام میاییم, هرکی پشتتون حرف بزنه قبول نمیکنیم, اگه باهاتون جنگیدند کمکتون میکنیم... خدا شهادت میده که دروغ میگن... اونها هیچ وقت روبرو باهاتون نمیجنگند, بین خودشون هم درگیرند شدید اما شما فکر میکنید متحدند در حالیکه دلهاشون از هم پراکنده است... بخاطر اینه که عقل ندارند... (11-14)

- شیطان هم همینطوریه... میگه کافر شو, کافر که شدی میگه من ازت بیزارم... من از خدای عالیان میترسم... (16)

- یه مثال: اگه قرآن را بر کوهی نازل میکردیم, میدیدی که از خوف خدا خشوع میکند و از هم میپاشد... (21)

- در 3 ایه 18 اسم و صفت خدا آمده... (خب حالا وقتشه... روایات بسیاری به بودن اسم اعظم خدا در میان این اسامی اشا ره میکنند و دستور العملی میدهند:

5 آیه اول سوره حدید+ 4 آیه آخر سوره حشر+ یک صلوات+ بیان حاجت = برآورده شدن آن... به فضل خدا انشا الله...)...  (21-24)

 

سوره ممتحنه

- آی مسلمونها... با دشمن من و خودتون دوست نشید... شما به اونها اظهار محبت میکنید در حالیکه اونها به آنچه به شما نازل شده کافرند و بخاطر ایمانتون شما رو از شهرتون بیرون میکنند... اگه بر شما مسلط بشوند از هر آزاری کوتاهی نمیکنند, حتی دلشون میخواد شما ها هم کافر بشید...  (1-2)

- ابراهیم (ع) و آنان که همراه او بودند, قطعا برای شماها سرمشق خوبی است... ما به شما ها و بتهاتون کافریم... بین ما دشمنی و عداوت همیشگی اشکار شده... بعد برای خودشون دعا میکنند ,خدایا ما رو مایه گمراهی و آزمایش کافران قرار نده... (4-6)

- فقط با کسایی دوست نشید که در امر دین باهاتون نبرد کرده اند و شما رو از خانه هاتون بیرون کرده اند یا کمک کردند که دشمنان از خونتون بیرونتون کنند... هرکی با اونها دوست بشه, ظالم و ستمکاره... (9)

- امتحانِ ایمانِ زنانِ مهاجر... و حکم شرعی درباره آنها... (10-11)

- روش و مفاد بیعت پیامبر با زنان... 6 شرط داره...  (12)

- آیه آخر باز میگه... با کسانی که مورد غضب خدا هستند دوست نشید... (چقدر تأکید کرد... ... ... )  (13)

 

 

سوره صف

- آی مومنان... چرا به حرفی که میزنید عمل نمیکنید... این کارِتون خیلی خدا رو خشمگین میکنه...  (2-3)

- پیکار در راه خدا همچون بنایی آهنین/ سربی... (4)

- موسی به قومش گفت... چرا اینقدر منو آزار میدید... با اینکه میدونید من فرستاده خدا هستم ... ...  ...  (5)

- عیسی گفت... من بشارت دهنده رسولی هستم که بعد از من میآید و نامش "احمد" است... (6)

- (واااای چقدر این آیه رو دوست دارم...) میخواهند نور خدا رو با دهان خودشون خاموش کنند ولی خدا نورش را کامل میکند هرچند کافران خوششون نیاد... (8)

- رسولی که بر همه ادیان غلبه خواهد کرد... ... ... (9)

- باز ماجرای معامله پر منفعت با خدا... ایمان به خدا و پیامبرش و جهاد در راه او با مال و جان... در عوضِ یکعالم جایزه خیلی بزرگ و همیشگی (10-13)

 

 

سوره جمعه

- پیامبری جهانی... این فضل خداست... (2-4)

- اگه به کتاب آسمانیت عمل نکنی و حقش رو  بجا نیاری...  شبیه خری هستی که بار کتاب میبره...(پناه بر خدا...)   (5)

- یهود, اگه خیلی فکر میکنید دوست خدا هستید خب طلب مرگ کنید... معلومه که نمیکنید... میدونید اوضاعتون خرابه... اما بلاخره با مرگ و خدا ملاقات خواهید کرد و باخبرتون میکنه از کارهایی که انجام داده اید.... ( 6-8)

- برای نماز روز جمعه, خرید و فروش رو رها کنید... نماز که تموم شد برید سراغ کار و زندگیتون... (9-10)

- (وقتی قصه این آیه رو شنیدم آنقدر غصه خوردم که ... و خیلی ترسیدم که باز هم تکرار بشه... خیلی بده خیلی...) (توی یک سال قحطی و خشکسالی در مدینه که قیمتها هم خیلی بالا رفته بود, یه کاروان مواد غذایی از شام میرسه وسط خطبه نماز جمعه, کاروان با طبل و موسیقی وارد شد و مردم متوجه حضورش شدند..., یهو همه مردم با عجله مسجد رو ترک کردند تا بروند و خریدشون رو بکنند..., میگن فقط 12 مرد و یک زن در مسجد باقی ماند... اینایه نازل شد و آنها رو به شدت ملامت کرد..., پیامبر گفتند اگر این گروه اندک هم میرفتند, خداوند بر سر مردم سنگ میریخت... )... ... ... وقتی تجارت یا سرگرمی یا لهوی رو میبینند, به سوی آن میروند و تو را ایستاده به حال خود رها میکنند, بگو آنچه که نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است... خدا بهترین روزی دهنده است... ... ... (11)

 

 

سوره منافقون

- خدا شهادت میده که منافقان دروغ میگن که تو را به پیامبری قبول دارند... (1)

- اول ایمان آوردند... ,بعد کافر شدند .... خدا هم بر دلهاشون مهر زده... حقیقت رو درک نمیکنند... (3)

- تیپ و قیافه و هیکل و طرز حرف زدن آنها, تو را به شگفتی وا میدارد... ... ... اما اونها مثل چوب خشکیده تکیه زده به دیوار هستند... هرجا شلوغ بشه فکر میکنن علیه اونهاست... اونها دشمنان واقعی تو هستند... ازشون دوری کن... خدا بکُشَدشون چطوری از حق منحرف میشن؟؟؟  (4)

- براشون هیچ فرقی نمیکنه براشون از خدا طلب آمرزش بکنی یا نکنی... خدا هیچ وقت اونها رو نمیبخشه... خدا قوم فاسق رو هدایت نمیکنه... (5-6)

- منافق ها  به مردم میگن, به فقیران اطراف پیامبر و مهاجران کمک نکنید تا متفرق بشن... در حالیکه خزائن آسمانها و زمین دست خداست... اما اونها نمیفهمند...  (تو همه اینجور ایات که از مسلمانها خواسته شده که به ضعفا کمک کنند همیشه با این عبارت خدا صاحب همه چیز است ختم میشه... یعنی برای خودت خوبه که کمک کنی اگه نکنی بلاخره خدا روزی بنده هاشو از یه طیقی میده... مهم اینه که تو برای خودت یه کاری بکنی... ... ...) (7)

- آی مواظب باشید... زن و بچه و زندگی, حواستون رو از خدا پرت نکنه... هرکی حواسش پرت بشه... زیان کرده... (9)

 

 

سوره تغابن

- والله علیم بذات الصدور... ... ... (برای خودم بود... یادته...) (4)

- به خدا و پیامبرش و نوری که نازل کردیم ایمان بیاورید... (8)

- روز تغابن... روزی که معلوم میشه چه کسایی مغبون شده اند... حسرت خورده... (9)

- هیچ مصیبتی رخ نمیده ,مگر به اذن خدا...  هرکی به خدا ایمان بیاره... خدا قلبش رو هدایت میکنه... (11)

- دوری کن, عفو کن, بگذر, ببخش... چهار مرحله... (توی اولی خشم و ناراحتی از طرف مقابل وجود داره خیلی هم زیاد و ممکنه در اولین فرصت مجازات بشه ... بعد مجازاتش نمیکنی , بعد سرزنشِش هم نمیکنی...  بعد کلا اشتباهش رو میپوشونی و فراموش میکنی...  (خیلی سخته ها... میتونی همین الان با نزدیکترین ناراحتی ای برات پیش آمده برای خودت مثالش رو بسازی...)  (14)

- اموال و فرزندان وسیله آزمایش هستند... ... ... (15)

- باید تجربه کنی که قرض دادن به خدا, واقعا مالِت رو دوبربر میکنه... بعد دیگه این لذت رو هرگز از دست نمیدی... ... ... (17)

 

سوره طلاق

- احکام طلاق... (راستش تو همه آیاتی که راجع به طلاق آمده یه چیزی برام خیلی جالبه... اون هم شدت مهربونی و محبتیه که خدا طی مرحله ای سخت و بد از زندگی, مومنان رو به اون توصیه میکنه... چقدر سفارش میکنه با دعوا از هم جدا نشید... و چقدر سعی میکنه آشتی بده... آنقدر احکام دقیقی قرار داده که اگر واقعا در جامعه ما رعایت میشد, نمیدونم اصلا کسی دیگه طلاق میگرفت؟؟؟ چقدر سفارش کرده بذارید آروم بشید آتیشها بخوابه... هی مهلت رو اضافه میکنه... تا کنار هم بمونن... بعد هم اگه هیچ جور نشد, چقدر خدا تأکید کرده که نگران گذران زندگی بعد از طلاق نباشید... خدا روزیتون رو میده... ... ... خدا خیلی خیلی خیلی مهربونتر از چیزیه که تصورش رو میکنیم... خیلی مهربونه... )(1-2)

-... ... ...   وهرکس تقوای الهی پیشه کند خدا برایش راه نجاتی قرار میدهد... و از جایی که گمان ندارد روزی اش میدهد... و هرکی به خدا توکل کنه خدا براش کافیه... خدا فرمان خودش رو عملی میکند... خدا برای هرچیز اندازه ای قرار داده... (بعد از نماز صبح این بخش از آیات رو 3 بار بخونید... تأثیرش رو بدون شک تو زندکگیتون خواهید دید... روزی ای براتون میاد که باورتون نمیشه... ( دو هفته است دارم برای تو میخونم... منتظر نتیجه ام...)... ... ... (آخر 2 و 3)

- احکام زنان مطلقه و حقوق آنها... (4-7) ... واااااااای خدا چقدر مهربونه...

- 7 آسمان... 7 زمین...  امر خدا پیوسته میان آنها نازل میشه... ... ... (12)

 

 

سوره تحریم

- اوه اوه اوه ... باز ماجرای ایندوتا زن ... (ل) ... پیامبر...  کلا فتنه اند... فکر کن, پیامبر به این مهربونی... دوتایی نقشه میکشند او را ناراحت کنند... خدا خیلی سخت اونها رو سرزنش میکنه پیامبر هم که بعدا متوجه حیله اونها میشه حالشون رو میگیره اما... اینا که آدم نمیشن... ... ...  (1-5)

- اگه همتون هم دست به دست هم بدید که اذیتش کنید... خدا و جبرئیل و مومنان صالح ... (امیرالمومنین (ع)) وبعد فرشته ها از او حفاظت میکنند... (4)

- ویژگیهای یک همسر خوب از نظر قران... 7 ویژگی که غیر از آخری همه معنوی است... و آخری برام جالب بود... که اگر 6 تای قبلی رو داشت اون آخری دیگه خیلی مهم نیست که باشه یا نباشه... ... ... (5)

- آی مومنان... خودتون و خانوادتون رو از آتشی که هیزم آن آدمها و سنگها هستند حفظ کنید... ویژگی های اخلاقی فرشته های مسوال آتش... خشن, سختگیر, اجرای دقیق فرمان خدا... (6)

- توبه نصوح... باز نوری که پیشاپیش و سمت راستشان میرود... دعا میکنند خدایا نورمون رو کامل کن... ما رو ببخش... تو برهر کار قادری... (8)

- مثال برای همه آدمها... زن و مرد نداره...  برای بدها: زن لوط و زن نوح ... (گناه آنها افشای اسرار خانه پیامبر بود وگرنه مثلا زن لوط هرگز الوده به بی عفتی نشد...) ,    و برای خوبها: مریم و آسیه...  آسیه خود خدا رو ازش خواست... و رهایی رو... هردوی آنها درشرایط سخت ایمانشان را حفظ کردند برعکس بالایی ها که در خانه وحی کافر شدند... ... ... (10-12)

 

 

خدایا... از این کارها زیاد کردی... اوایل نمی نوشتم و فقط لذتش رو می بردم... اینکه این جزء هدیه بشه به ام المومنین واقعیه واقعی... مادر عزیز هممون... که فقط خدا میدونه چقدر به او مدیون هستیم... حضرت خدیجه کبری اولین بانوی برتر بهشت سلام خدا بر او باد و به عبدالله و آمنه علیهما السلام , والدین عزیز و گرانقدر پیامبر مهربونمون... فضل و لطف توست... خدایا متشکرم بخاطر بودنت و اینهمه توجهت به ما...  [گل][گل][گل]

نبرد مغز و قلب

سلام

یه عقل دارم و یه دل.

توی عقل دو تا موجود روبروی هم نشستن و تمام مدت در حال بحث کردن با هم هستند. و هیچ هدفی ندارند غیر از اینکه روی اون یکی رو کم کنند و بهش ثابت کنند که اشتباه میگه.

توی قلب فقط فقط یک موجود هست که مطلقا هیچ کاری به اتفاقاتی که داره توی مغز میگذره، نداره... هروقت هرکاری دلش بخواد رو به سریعترین و بهترین شکل ممکن انجام میده. همیشه خوشحاله. هیچ وقت پشیمون نمیشه. با کوچکترین اتفاقات به اوج شادی میرسه. کلا توی کار عشق و حاله و همیشه خوش...

اون دو تا اما همیشه عصبی و غمگین هستند! و اصولا هیچ غلط خاصی هم نمیکنن. یعنی همه ی شبانه روز رو در حال فک زدن و تیلیت کردن مغز همدیگه هستند!! (دیوونه ن به خدا!!!)

حالا من، این وسط بین این سه تا گیر افتاده ام.

تقریبا هر روز باهاشون دچار هزاران چالش هستم. که واقعا ازم انرژی میگیره و خسته م میکنه. اونقدر خسته که روی انجام کارهای عادی و روزمره و حتی ضروری اثر میذاره و ناتوانم میکنه!

راه حل؟؟ نمیدونم!

بهانه ی نوشتن این پست، جناب " او ی قیدار خان" بودند! که بنده ی خدای از همه جا بی خبر، گیر این دعواهای شخصی بین عقل و قلب من افتاده!!

هووووف...

بهتر از این انیمشین برای توصیف این اوضاع مگه داریم؟ مگه میشه؟؟

شهد رمضان (جزء 27)

بسم الله الرحمن الرحیم

آیات 31 تا انتهای سوره ذاریات و سوره های طور, نجم, قمر, رحمن, واقعه و حدید

- بقیه قصه مهمانهای والامقام ابراهیم (ع), اشاره ای به موسی (ع) و قوم عاد و ثمود و نوح (ع)  (31-46)

- آسمان را با قدرت بنا کردیم و آنرا همواره گسترش میدهیم... (اثبات نظریه انبساط عالم...)  (47)

- آیه رو ببین از چه لغتی استفاده کرده....: به سوی خدا بگریزید... به این عبارت فکر کن... کِی فرار میکنی؟ به چه سمتی فرار میکنی؟ چرا فرار میکنی؟ و و و ... (50)

- جن و انس را نیافریدم مگر اینکه عبادتم کنند... (کی بهتر عبادت کرد؟ موجود (انسان) کامل کیه؟ هرکی عبادت کننده تر باشه؟ خدا هم که راست میگه,نه؟ پس... اشهد ان محمد عبده... و رسوله... ... ... اول بنده بود... خوب بنده ای بود, خوب عبادت میکرد, بعد رسول شد)  ... ... ... (56)

 

 

سوره طور

- یکسری قسم... به کوه طور, و کتابی که در در صفحه ای گسترده نوشته شده, و بیت المعمور (کعبه فرشته ها در آسمانهای بالا... درست در بالای محل کعبه در زمین...) , و سقفی برافراشته, و دریایی لبریز یا جوشان... که... عذاب پروردگارت حتما اتفاق خواهد افتاد... (خدا از این رمز آلود تر میتونست حرف بزنه... مفسران خودشون رو به زحمت می اندازند... جواب هیچکدوم راضیم نمیکنه...) (1-8)

- یکی از نعمتهای بهشت اینه که اگر آدم بچه های بزرگ داشته باشه, که مومن باشند و خیلی هم دوستشون داشته باشه, خدا بچه ها رو میاره کنارشون تا در کنار هم شاد باشند, یعنی درجه بچه ها میاره بالا... و بعد برای اینکه نگی این که عدالت نیست بلاخره اون پدر یا مادر زحمت بیشتری کشیده, خدا میگه, چیزی از عمل کسی کم یا زیاد نمیشه... (درحالی که همه پیش هم هستند یعنی چی؟؟؟ فکر کنم یعنی همه به یک اندازه از نعمتها بهره نمیبرد... هرکس اندازه عملش... حتی درکنار هم...) (21)

- درباره لغت "یتنازعون" بحث هست... از هم تحویل میگیرند؟ یا از هم میربایند؟ ... جامهای شراب بهشتی رو میگم... (23)

- نوجوانانی, همچون مروارید در صدف...(24)

- خدا بهت لطف کرده که کاهن یا مجنون یا شاعر نیستی... (29)

- یه تهدی کوچولو: اگه راست میگن, مثل قرآن بیارن... (34)

- تو کاملا در حمایت ما هستی...(48)

 

 

سوره نجم

- قصه معراج... (این اولین سوره ایست که وقتی نازل میشد, پیامبر بلند بلند میخواندند... قبل از هجرت هم بوده. تاریخ دقیقش معلوم نیست), (فقط یه چیز بگم... توی این ایات یکسری ضمیر داریم که مرجع مشخصی ندارند, بین مفسران به شدت سرش بحثه که مرجع, خود خداست, یا جبرئیل... من با خدا موافقترم... به نظرم مربوط تره... یک جور شهود حسی و نزدیکی خاصی که پیامبر نسبت به خدا پیدا پیدا کرد. کلا دوبار در زندگی... اول بعثت و زمان معراج... در همین دومرتبه هم پیامبر جبرئیل را به قیافه اصلی اش دید...), (کلی بحث درباره اینکه نجم کیه؟ چیه؟ اصلا خود آیه اول کلی بحث داره...), (و نکته آخر... اینهمه ماجرا و بحث سر چی؟ دلیل معراج چی بود؟؟؟ خدا میگه بردیمش تا "آیات بزرگ رو ببینه..." کمی مشکوک نیست... آیات بزرگ یعنی چی؟؟؟ اهل معنا میگن, هر نشونه دیگه ای رو میشد تو زمین هم نشون پیامبر داده بشه... غیر از... واقعیت و نقش حضرت امیرالمومنین علیه السلام در دستگاه خداییِ خدا... ... ...) (1-18)

- ماجرای بتها... دخترای خدا هستند؟ فرشته ها چی؟ ... (19-30)

- (یادتونه گفتم برخی عبارات در قرآن دقیقا در کتب مقدس قبلی تکرار شده (شاید بهتر بود برعکس مینوشتم...) این ایات همه مشابه هستند... (36-55)

 

 

سوره قمر

- (همه سوره بدون هیچ وقفه ای غیر از دو ایه آخر... تهدیده... , من وزن این سوره رو خیلی دوست دارم...)

- اوضاع مردم در هنگام خروج از قبرها برای حساب و کتاب... خیلی ترسیده اند... خیلی(6-8)

- قصه نوح (ع): بسیار آزار کشید, گفت خدایا انتقامم رو بگیر, درهای آسمان رو باز کردیم... زمین رو هم شکافتیم, این دوتا آب به اندازه مشخص و مقدر باهم قاطی شدند..., او را سوار مرکبی که از الواح و میخها تشکیل شده بود کردیم... ... ... (من این روایت رو خیلی دوست دارم... :  پیامبر اسلام فرمود: « هنگامی که خداوند اراده کرد قوم حضرت نوح را هلاک کند، به نوح فرمان داد کشتی بزرگی بسازد. جبرئیل نیز با میخ‌هایی برای ساختن کشتی فرود آمد. در میان انبوه میخ‌ها پنج میخ ویژه بود که درخشش خاصی داشت و بر روی هر یک نام یکی از پنج نور مقدس محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین نقش بسته بود. حضرت نوح هر کدام را بر می داشت، میخ همچون ستاره‌ای در تاریکی شب می درخشید. هنگامی که میخ پنجم را برداشت، پس از درخششی، اشکی از آن جاری شد. نوح از جبرئیل پرسید: « این میخ و اشک چیست؟» جبرئیل در پاسخ گفت: « این میخ حسین بن علی است.» حضرت نوح نیز هر یک را در یک طرف از کشتی کوبید.

پیامبر فرمود: « در آیه « و حملنا علی ذات الواح و دسر » منظور از « الواح » چوب‌های کشتی و منظور از « دسر » ما هستیم. اگر ما نبودیم کشتی حرکت نمی کرد.»

منابع: بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲، حدیث ۱۴- امان الاخطار، ص ۱۰۷ و ۱۰۸

- قوم عاد: روز تماماً شوم: این ماجرای سعد و نحس خیلی روش بحثه, تا حالا  سند  منطقی قابل اعتمادی برای  اثبات آن پیدا نشه اما آیات و روایات زیادی در این باره داریم. مثلا : نزول قرآن در شبی مبارک و عذاب عاد در روزی نامبارک. با دقت به اینگونه روایات میشه برداشت کرد عمدتا روزهایی خوش یُمن یا بد یُمن نامیده شده اند که در آنها یک اتفاق مهم افتاده باشد. مثلا در تاریخ شمسی ,روز عید غدیر,بسیااااااااااااار مبارک است و آنروز نوروز است... یا مثلا روز عاشورا بدلیل اتفاقی که در آن افتاده تا ابد نحس است... و مثل اینها خیلی خیلی خیلی روایت از معصومین داریم... نتیجه گیری اینکه خدا خواسته به این بهانه حواست به کارها و اعمالت باشه. و بدونی چرا یه کارهایی رو نمیکنی یا میکنی... (برای اطلاع بیشتر, پیشنهاد میکنم تفسیر المیزان جلد 19 رو مطالعه کنید, جناب علامه حدود 7 صفحه در اینباره توضیح داده اند...) , من فوق العاده فوق العاده این تعبیر خدا رو دوست دارم... برای توصیف هیکل و ظاهر مردم عاد که هلاک شده اند, یک عبارت استفاده میکنه, "مثل تنه نخلِ ریشه کن شده..." تا حالا نخل دیدی؟؟؟ (هیکل اونها مثل تنه ی نخل بوده...) ,(18-22)

- قصه ثمود... (تو این قصه همیشه یک چیز برام جالبه... غیر از شقی ترین افراد و و و ... [گریه], اونم اینکه یک نفر ناقه رو پِی کرد, اما همه عذاب شدند... چون به کار او راضی بودند...) (23-32)

- قصه قوم لوط(ع): آنها از او خواستند مهمانانش را در اختار آنها بگذارد, اما ما چشمهایشان را محو کردیم... محو... اما توبه نکردند... (33-40)

- قوم فرعون (41-42)

- کفار زمان پیامبر و ... : شما ها اوضاعتون از این قبلیها بهتریه؟؟؟؟ اصلا, براتون تو کتابهای اسمانی امان نامه اومده؟؟؟  (43-48)

- هر چیزی را به اندازه آفریدیم... (49)

 

 

سوره رحمن

- خدا به پیامبر قرآن رو آموخت و به انسان کامل... روحی له الفداء بیان رو... (1-4)

- خلقت دقیق و افریده های منظم خدا, که همه دربرابر او خاضعند... و برای انسان خلق شده اند... پس کدامیک از نعمتهای پروردگارت را تکذیب میکنی؟؟؟  (5-13)

- خلقت موجودات ذی شعور... آدم از سفال و جن از شعله های آتش... (و خطاب تمام سوره به این دو گروه است...) (14-16)

- خدای مشرقها و مغربها... آنالما دیدید؟ میدونید چیه؟ شاید یه روز برای هرکی ایمیلش رو دارم ... یا نه, برای هرکی بخواد... عکسش رو بفرستم تا این آیه قرآن رو ببینید... (17)

- وای وای وای وای... این آیه رو براساس تفسیر قشنگش بخونید... دوتا دریا کنار هم که باهم تماس دارند, اما هیچ وقت یکی بردیگری غلبه نمیکنه, از هردوتاشون مروارید و مرجان استخراج میشه..., و برای اوست کشتیهای بادبان دار کوه پیکر... (امام صادق (ع) میفرمایند: دو دریا فاطمه و علی هستند و دو گوهر حسن و حسین... (علیهم السلام)... (19-24)

- همه میمیرن, تو میمونی... (وجه خدا میمونه... وجه خدا چیه؟ کیه؟...) (26-27)

- همه موجودات زمین و آسمان از تو تقاضا دارند..., و تو هر روز مشغول کاری جدید هستی... هر روز خلقت هر روز ... (به قول سارا, امام زمان (عج), به عنوان وجه خدا,  کلُ یومٍ هو فی شأن است... او هر روز در عالم و در من و برای ما ظهور میکند... جمعه ها منتظر چی هستی؟؟؟ خودتو دریاب...) (29)

- آدم و جن, اگه میتونید از مرزهای زمین و آسمان بگذرید... نمیتونید مگر به کمک نیرویی... (و من اون موقع میگفتم یعنی موشکش رو ,ابزار مناسبش رو بساز, میتونی جاهای دورتر فضا هم بری... چون خدا نگفته هرگز نمیشه...) (33)

- وقتی که آسمان شکافته شود و مثل چرم/ روغن مذاب سرخ و گلگون شود... تصویر سحابی رزتا رو دیدید؟ همیشه زیرش این آیه رو مینویسند... انگار تصویر این آیه است... (37)

- قیافه ها اونروز تابلوه... لازم نیست کسی توضیح بده چکارست... (39-41)

- خب رسیدیم به آیات توصیف بهشت... تو آیه نهرها گفته بودم که تا حالا به اندازه کافی درباره ترجمه لغت به لغت نعمتهای بهشتی زیاد شنیدید, حالا من میخوام یه جور دیگه بگم... , (قبلا عذر خواهی میکنم از دوستانی که ممکنه خیلی متوجه توضیحات و تفاسیر مختلف راجع به اون عبارت قرآن نشوند. این ها تفاسیر عرفانی است که کمی سطح بالاتری از تفاسیر رایج داره. راستش این بخش رو فقط برای یک سری مخاطبان خاص نوشتم. بقیه لطف کنند صبوری کنند و از رویش عبوری  رد شوند... خیلی خلاصه نظر تفاسیر مختلف را پشت سر هم میاورم...).

برای  آنان که به مقام خوف دو بهشت وجود دارد: یک باغ همیشه در آن سپری میکند و دیگری را گاهی می اید و دائم در آن سکونت ندارند, یک باغ برای گذران مراحل تکامل معنوی و دیگری برای پس از تکامل... , جایزه ای برای طاعت و  جایزه ای برای ترک معصیت, یکی حقش بود و یکی فضل خداست, یکی جایزه ای برای خوف و دیگری جایزه ای برای رجاء, یکی بخاطردرک لذت شیرینی عبادت در دنیا و دیگری پاداش خود عبادت در آخرت, یکی شامل لذات روح و دیگری شامل لذات دل و و و و و و و ...

 پرطراوت و پر نعمت: تو دنیا کارهای خوب متنوع انجام میداد, مناسب اون  در آخرت جایزه های متنوع میگیره. تو دنیا غرق در بهشت بوده. اونجا هم همینطور...

دو چشمه جاری دائمی: (دوچشم گریان بر امام حسین(ع)...), سلسبیل و تسنیم, علم و عشق(آب و شراب), اشک شوق و اشک خوف و و و و و و ...

از هر نوع میوه دو تا: یه نوع شناخته شده است و جایزه انفاق و عمل صالح است و دیگری شناخته نشده است, یک نوع بخاطرآدابی است که انجام دادی و یک قسم بخاطر لذتی است که بردی..., یکی لذت قلب و دیگری لذت نفس و و و و ...

بستر/فرش با آستر ابریشم: آسترش اینه,خودش چیه؟؟؟ خدا جواب نمیده..., این بسترِ انس با خداست, بر مقاماتی تکیه زده اند که زیر سازی آن کمالات خوب است روسازی آن معلوم نیست چیست...

میوه های دردسترس: چون توی دنیا در همه حال مشغول به خدا بودند و همه جا بذر او را کاشته اند, آنجاهم همه جا از این ثمره استفاده میکنند بدون هیچ زحمتی. دینداری عاشقانه زحمت نداره... معرفتش هم نزدیکه و دم دست...

قاصرات الطرف: چشمشان فرو افتاده است و به کسی غیر از همسر خود نگاه نمیکنند...   در عرب برای واژه "نفس" ضمیر مؤنث میاد.  قناعت در مادیات داشته اند, در دنیا چشم از گناه برداشته اند, چشم به خدا دوخته اند و در انتظار فضل او...

دست نخورده: این نعمت ها, فقط مال اونه... دست کس دیگه ای بهش نمیرسه...

مثل یاقوت و مرجان: بهشت نفسانیات قرمز رنگ و بهشت معنویات سفید رنگ است..., قاصرات الطرفِ بهشت هم نفسانیات فرد را تأمین میکنند و هم امور باطنی وقلبی او را. ظاهر و باطن انها کاملا اراسته است...

دوتا بهشت برای گروه بعدی که پایین تر هستند : جای اصحاب الیمین است

کاملا خرم و خیلی سرسبز(رنگ): تو دنیا به سبزه نگاه کرده اند(براساس روایت امیرالمومنین(ع) که نگاه به سه چیز دل رو شاد میکنه...) تو دنیا نگاهشون به مشکلات زندگی نبود به گشایشهای زندگی نگاه میکردند,سبزی زیاد کنایه از شدت شادابی و نشاط است..., شروع کار خیر سبز کمرنگه, استقامت که توش نشون دادی هِی پررنگ تر میشه...

دو چشمه در حال فوران: محبت اهل بیت تو دلها فواره میزنه...,علم هم علمی است که نمایش دارد بروز خارجی دارد میجوشد... مردم هم بیشتر دوستشون دارن... مثل فواره...

خیرات حسان: خوش اخلاقی نفس بهشتیان..., همه زیبایی های اخلاقی در آنها جمع است... البته این ثمره علم و عملشان است. قرب و رضا و بندگی مدام در دنیا چهرشون رو زیبا کرده...

حور مقصورات: در این عالم هم اعضا و جوارحشان را از معصیت حبس میکنند. قلبشان را,سر و فکر و عقلشان را حفظ کرده اند...

بالش سبز : جایگاه علمی آنهاست.دانسته هایشان در دنیا کمک میکرد با غصه زندگی نکنند. سبزی, اثر علم یا اثر فکر یا اثر دیده عبرت بین است...

فرش نیکو: عرب به زیر انداز  عجیب و ناشناخته میگه عبقریّ... حالا جایزه خدا آنقدر عجیب  و باشکوهه که قابل تصور نیست. جایگاهش که از همه برتر است, در دنیا خیلی زحمت کشید تا به برتری های معرفتی دست پیدا کند, آن دنیا هم مقامش بالاست...

- زوال ناپذیر است نام پروردگار صاحب جلال و اکرامت... (78)

 

سوره واقعه

- توصیف روز قیامت و احوال جهان در آن زمان و شما... به سه گروه تقسیم میشید... پیشگامان, دست راستی ها, دست چپی ها. (1-10)

- تعداد بیشتری از اقوام گذشته جزو پیشگامان هستند... (مومنان به همه 123999 پیامبر و وصی های آنها رو روی هم بذار بعد مقایسه کن با پیروان آخرین پیامبر تا حالا یا همیشه... خب کیا بیشترند؟؟؟ پس حسودی نکنید...) (13-14)

- نعمتهای پیشگامان:

تختهای بهم پیوسته و منظم و پشت سر هم: تخت, هدایت است. بر تخت هدایت جلوس کرده و بالا قرار میگیرد.

تکیه زده روبرو: همدیگه رو میپذیرند, بهم پشت نمیکنند, بغض و کینه و حسد درانها نیست,در دیدن یکدیگر به کمال خود اضافه میکنند,شما را از سر راه برنمیدارم بلکه میخوام باشما به کمال برسم... باهم...

نوجوانان جاودانی: اونها میچرخند و مومن ثابت است, نیروهای توانا و قوی در وجود او طواف میکنند, اراده قوی, روح معنوی همه دور وجودشان و دلشان میچرخند و خدمت میکنند...

شراب بدون سر درد و مستی: با شراب عبادت و ولایت و محبت عقل تعطیل نمیشه. اینها خیلی ارزش دارند, بدمستی توش نیست. در دنیا هم بهشتیها همه چیزشون تنظیم و به اندازه بوده...

میوه: مجموع لذات قابل درک در عالم... , لذتها رو ضایع نمی کنند آنها رو پُر میبینند, از کمترینش کلی شکر میکنند و لذت میبرند, بهشتی هم از هر علم و عمل و معرفتی لذت میبرد. لذتهایی همیشگی...

گوشت پرنده هر جوری که بخوای: غذای بهشتی سبک است و کمک به پرواز میکنه,علم..., حکمتهای خاص که پروازش میده...

حور العین: نورانیت آنها را همه نمیبینند خواص میبینند, مختص گروه مذکر نیست, گروه مؤنث هم از همنشینی و زوجیت با آنها و بهره بردن از صفا و نورانیتشان لذت میبرند, عمل صالح فرد نورانی ترین بخش اوست...,قلب و روح شفاف و نورانی در کنار نفس, حقایق بکری که فقط مختص آن فرد است و دیگران بهره ای از آن ندارند و و و و...

در بهشت نه حرف بیهوده میشنوند و نه گناه...

همش سلامِ سلام... ... ...

- حالا نعمتهای دست راستی ها:

زیر سایه درخت سدر بی خار: نفس دارند اما نفسشان خار ندارد آسیب رسان نیست.غضب انها به خودی و دوست آسیب نمیرساند,هیچ صفت مثبت و منفی نفس آنها آزار دهنده نیست. برای کارهای خوب مثلا منت گذاری و بزرگنمایی ندارند...

و سایه موز!!!: همه یکسایز است. همه کارهایشان منظم است مثل دسته موز. اعمالش با هم و کنار هم هستند...

سایه کشیده و گسترده: شیرینی ای که دلت را نمیزند,سایه حس رضایت و راحتی ایجاد میکند. در سایه قناعت,در سایه نور حق و نور اهل بیت (ع). در امور ظاهری و باطنی زندگی اش حضور داشته اند,کشیده و همیشگی...

آبشار: آب که همیشه علم بود. حالا اینجا, علم توحید و علوم روحانی که از بالا جاری است...

میوه های بسیارِ همیشگی و بدون ممنوعیت: خوشی های خیلی زیاد و متنوع. لذت مناجات با خدا, لذت تماشای آفریده های خدا,لذت تفکر ,از همه چیز نهایت لذت را میبرند... و چون مدام شاکر هستند ازشون گرفته نمیشه و اضافه  هم میشه...

فُرُش مرفوعه (بسترهای بالا...) که آفرینش نوئی داشته اند و دست نخورده اند: رفعت مقام و جایگاه, از عالم ماده بالاترند و به زمین نچسبیده اند, آفرینش این نفوس طوری بوده که هرگز آلوده نمیشوند, با اهل دنیا ارتباط و معاشرت دارند اما هرگز قاطی انها نمیشوند و دنیایی ها هیچ نفوذی به آنها به قلب و روح و فکر انها ندارند...,همیشه خدا برایشان یک نعمت جدید ارائه میکند به همین دلیل همیشه شاداب و پر نشاط هستند...

عربا اترابا: نفس عاشق آنها براساس تکلیف کاری را انجام نمیدهد همه کارهایش بر اساس عشق است. این نفوس با عقلهایشان هم متناسب است و تضاد مشخصی بین آندو نیست...

گروهی از قدیمیها هستند, گروهی از جدیدیها هستند

- و دست چپی ها:

باد و اب داغ: در حرارت مسموم زندگی میکنند..., همه چیز زندگیشون مسمومه... اعتقادات, رفتار,اخلاق. کشنده ترین سم هم جهالت است... , اینها اهل علم هستند اما علم باطل (آب داغ)... ,علم برایشان غرور عجیبی میآورد,  و یا دائما برای دنیا غصه میخورد...

سایه هایی از دود متراکم و آتش زا: دود سیاه خواسته های نفس است... در تاریکی خودشان زندگی میکنند,در سایه اعتقادات و صفات تاریک و خلقیات تاریک خودشان زندگی میکنند. سایه شومی که هیچ آرامش و راحتی ای در زیر آن یافت نمیشود...

- چون از مرفهین بی درد بودند و اصرار به گناهان بزرگ داشتند و به برانگیخته شدن هم ایمان نداشتند, خدا به اونها وعده عذاب سخت میده...

- نشانه های خدا... معاد را باورکن... : آفرینش انسان, کشاورزی, آب, آتش

- سوگند به جایگاه ستارگان... (این قسم منو میکشه...), خیلی قسم بزرگیه اگه بدونید...  که آن قرآن, کریم است... (75)

- قران جاش تو یه کتاب حفاظت شده است... فقط پاکان لمسش میکنند (77-79) .............................................................................................................................................   ... ... ...

-  برای کسی که داره جلوی چشمتون جون میده, چکاری از دستتون برمیاد؟؟؟ برخورد ما هم بستگی داره که جزو کدوم یکی از سه گروه باشه... (83-94)

- حق الیقین... ... ... (95)

 

سوره حدید

- درباره 5 آیه اول این سوره در سوره حشر توضیح خواهم داد... اسم اعظم خدا... اسمهای خدا و ویژگیهای او

- تاکید به انفاق... گنجهای آسمان و زمین دست خداست... برا خودتون انفاق میکنید...(7-11)

- روزی که زنان و مردان مومن را میبینی که نورشان در پیش پا و سمت راستشان میدود... بشارت باد بر شما... (مفسرین کلی زحمت کشیده اند... خب,قبول مشکلی ندارم که این نور اعمالشونه... اما چرا مفابل و راست؟؟؟ راضی نمیشم که, چون اصحاب الیمین اند... )  (12)

- منافقان زن و مرد میگن,میشه یهذره از نورتون به ما هم بدید؟؟؟؟ برید از پشت سرتون(دنیا)بیارید...  (13)

- آیه ای که بسیاری را متحول کرد... (...) آیا وقت آن نرسیده که دلهای مومنان در برابر خدا و آنچه از حق رسیده خاضع گردد؟ و مثل آنهایی نباشند که قبلا به آنها کتاب اسمانی داده شد بعد زمانی طولانی ای گذشت و قلبهاشون سنگ و سخت شد, بسیاری از آنها گناهکارند... (میدونید الان چی توجهم رو جلب کرد... خطاب ایه به مومنینِ... ... ...)  (16)

- کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده اند, آنها صدیقین و شهدا نزد پروردگارشان هستند, بر انهاست پاداش شان و نورشان... (علامه خیلی بامزه این آیه رو تفسیر کرده اند... 3-4 جور مختلف خوندنش و معانی مختلفی از توش در آورده اند... اما من همچنان برای نورشان... پاسخی پیدا نکرده ام...)  (19)

- 5 مرحله زندگی دنیا مثل 5 مرحله زندگی گیاه... : بازی (کودکی) سرگرمی(نوجوانی) تجمل پرستی و خود ارایی( جوانی) فخر فروشی (به داشته ها...) (بزرگسالی) افزون طلبی و حرص زدن(پیری). زندگی دنیا متاعی دروغ است... (20)

- مسابقه بزرگ: برای رسیدن به آمرزش خدا,از هم سبقت بگیرید...  (21)

- یادتونه گفتم اسم اون یکی ایه مصیبت رو گذاشتم ابن زیاد؟؟؟ خب, اسم این یکی امام سجادِ (ع), هیچ مصیبتی در زمین و وجود شما روی نمیدهد مگر اینکه همه آنها قبل از اینکه زمین را بیافرینیم, در لوح محفوظ ثبت است و این امر برای خدا آسان است...  تا الکی خیلی غصه نخوردید و با داشته هاتون هم خیلی ذوق نکنید... (22-23)

- پیامبران با معجزه, کتاب و قوانین اجرایی و حدید...(تو ترجمه ها میگن ابزار آلات جنگ, سارا میگفت, چرا بصیرت نباشه... تیزبینی... هم نیروی زیادی داره و هم فواید بسیاری داره... ) برای اجرای عدالت توسط مردم... آمده اند... (25)

- از دودمان نوح و ابراهیم علیهما السلام برخی هدایت یافتند و اکثرا گنهکارند... (26)

- اما تو دل پیروان مسیح(ع),  مهربانی و محبت قرار دادیم, و رهبانیتی که اختراع خودشون بود گرچه با هدف خوشحالی خدا بود ولی حقش رو رعایت نکردند. برای همین به اونهایی که ایمان آوردند جایزه دادیم و بسیاری از اونها فاسقند... (27)

- اهل ایمانع اگه به ایمانشون اضافه کنن,حالا اگر اهل کتابند مسلمون بشن اگه مسلمونن مومن بشن و همینطوری برن بالا, خدا هم همینطور جایزه شون رو بزرگ و بزرگتر میکنه (28)

 

واااااااای , برای هرکدوم از این عزیزان باید یه روز جدا اختصاص میدادیم... اما اشکالی نداره هدیه صلوات امروز به همه یاران نزدیک معصومین علیهم السلام که حضورشون باعث شادی آنها میشد و دردی از دلشون کم میکردند... به خصوص جناب : مالک اشتر،  جناب بلال حبشی، جناب ابوذر غفاری و ... جناب سلمان فارسی... ... ...  چرا این جزء هدیه به شماها شد... السابقون السابقون, اولئک مقربون... [گل]

لعن علی عدوک یا علی

سلام

امشب چندین تا پیام برام اومد که یه حدیثی رو روایت میکردند از پیامبر که:" 27 lماه رمضان را به پیامبر تبریک بگید و به هفت تا مومن تبریک بگید و حاجت بگیرید ... و این حرفا"..

بعد از هر کدوم از ارسال کننده های این پیامها میپرسیدم که:" خب!! برای چی تبریک بگیم؟" جواب های عجیبی میگرفتم. که خنده دار ترینش این بود:" چون اول تیر هست!!!!!!!!!!!!!!!"

و بعد براشون نوشتم که:

 " چون در روز 27 ماه مبارک رمضان، امام حسن جانم اون اشقی اشقیا رو به درک واصل کردند. یا یک ضربه از وسط نصف شد..."

و نوشتم که:" قدیم ها مردم این شب افطاری کله پاچه میخوردند (به نشانه ی تحقیر یارو!)"

و نوشتم که:" من توی این فرهنگ بزرگ شده ام."

و نوشتم که:" ما به همین مناسبت سه شبه که داریم توی خونه جشن میگیریم و شیرینی و چیزهای خوشمزه میخوریم."

و لعن میکنیم...

الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک

این هم هست: *

و این: *

سکوت کن!

سلام

اومدم درباره ی احساس انزجارم از برخوردها و رفتارهای اخیر "س" حرف بزنم، نصیحت شدم که باید درک کنی که آدمها توی یک حالت روحی نمیمونن!

اومدم درباره ی حس نفرتم از برخوردهای احمقانه و بی عقلی های عجیب "م" توی اون گروه مسخره بگم، گفت: شاید توهم داری! یا شاید هنوز آمادگی ش رو نداره که پیشنهاد بده!!

اومدم درباره ی حس بدم نسبت به همکلاسی ها و رقابت بی نهایت مسخره و بی معنی شون حرف بزنم ( که باعث سخت شدن کار برای من میشن که اصلا نمیخوام وارد این رقابت احمقانه بشم!) ، فکر کردم باز هم قضاوت خواهم شد و نصیحت خواهم شد و برچسب خواهم خورد و شنیده نخواهم شد و .....

سکوت کردم...

و بلند گفتم:" آخخخخخ... که چقدر حرف دارم که بزنم و ..." گفت : " و گوش شنوا نداری." ... گفتم:" و شنونده ی خالص ندارم."    و باز سکوت کردم.

باز هم میگم: چه خوبه که اینجا هست و میتونم بنویسم.

خدایا شکرت عزیزم

و اما، کوکیوان

سلام

هیپ هیپ هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا...

:))

اشاره به این پست

خداحافظ بهار جان

سلام

بهار عزیزم، خدانگهدارت باشه...

737 روز متظرت میمونم تا دوباره بهمون سلام کنی.

بی حد و حساب دوستت دارم