چهارشنبه

مشخصات بلاگ

روز چهارشنبه به نام حضرت موسى بن جعفر و حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادى علیهم السلام است.در زیارت آن بزرگواران بگو:
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.

بایگانی
پیوندها

شهد رمضان (جزء 20)

پنجشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۵۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

آیات 56 تا آنتهای سوره نمل و سوره قصص و سوره عنکبوت تا آیه 45


-قصه هفتمین پیامبر ,قصه حضرت لوط (ع) بود, که بخشی در جرءقبل و بقیه در این جزءآمده...

- یکسری سوال خدا از آدمها و بیان نعمتهای مختلف و وادار کردن انها به تفکر و اماده کردن پاسخی برای این سوالات که چطور برایش شریک قرار میدهید... : باران و رویش, آرامش زمین, رودها, کوهها, اجابت دعا و رفع گرفتاری, هدایت در صحرا و دریا, باد, آفرینش,روزی دهی از آسمان و زمین (60-64)

-- عزیزم... اینقدر غصه نخور... ... ... (70)

- بیشتر چیزهایی که بنی اسرائیل در آن دچار اختلاف شده اند, در این قرآن آمده و رفع شده... (76)

- کسی که خودش رو به کری و کوری زده, نمیتونی نجات بدی... (80-81)

- به به, آیه دابه الارض... هنگامی که فرمان عذاب آنها برسد (آستانه قیامت...) جنبنده ای را از زمین برای آنها خارج میکنیم که با آنها تکلم میکند و میگوید, مردم به ایات ما ایمان نمیآورند... از امتی یه گروهی از کسانی که ما رو تکذیب میکردند,محشور میکنیم..., بعد محاکمه شون میکنیم..., بعد فرمان عذاب بر آنها جاری میشه و حرفی برای دفاع خود ندارند که بزنند... (سر اینکه این جنبنده چیه و این مجازات مال کی هست, یکعالم بحثه... اما طبیعیه که من اونی رو انتخاب کنم که بیشتر خوشم میاد... روایات بسیاری آن جنبنده را امیر المومنین (ع) میداندد و بارها هم پیامبر ایشون رو به این لفظ خطاب کرده اند... و این محاکمه هم مربوط به زمان "رجعت" است... به به ...) (82-85)

- حالا قیامت میشه... و آنچه که در آن اتفاق می افته... : صور, وحشت, کوههای متحرک ... (87-88)

 

سوره قصص

- از همون اول خدا تکلیفت رو با این سوره روشن میکنه... میخوام برای کسانی که میخوان ایمان بیاورند, قصه بگم... قصه موسی(ع)...

اشاره به برخی فسادهای فرعون, اما قرار بوده که ما مستضعفان رو نعمت بدیم و اونها رو وارثان زمین کنیم..., حالا ماجراهای مادر موسی... اول یه مدتی بهش شیر بده, اگه برای جونش ترسیدی,بیندازش تو آب, نگرتن نباش برت میگردونیم..., انداخت و فرعونی ها گرفتندش (بامزه قرآن میگه ,گرفتند که دشمنشون بشه... ته قصه رو خدا میگه...) , همسر فرعون مانع کشتن "پسرک از آب گرفته شده" میشه (موسی یعنی همین...) , (اینجا باز قرآن از اون اصطلاح ها داره که خیلی باحاله...) دل مامان موسی یهو هری ریخت پایین... اگه قلبش رو محکم نکرده بودیم نزدیک بود ماجرا رو لو بده..., مأموریت خواهر مهربان... دنبالش کن, موسی شیر هیچ کس را نمیخورد..., خواهر آدرس مادر را داد, به مامانش برگشت... چشم و دلش روشن شد, وقتی موسی یه جوون کامل و بالغ شد, بهش حکمت و علم دادیم, ناظر درگیری دو مرد در شهر شد که یکی از پیروانش و دیگری فرعونی بود, یه مشت به فرعونیه زد, طرف نقش زمین شد و مرد..., موسی این کار رو به شیطان نسبت میده... و به خدا پناه میبره..., (بعد که میفهمه این نیروی خارق العاده لطف خداست) خدا رو شکر میکنه و قول میده که همیشه در مبارزه با ظالمان ازش استفاده کنه..., ترسان از این ماجرا داشت تو شهر میرفت دید اون یارو از پیروانش که دیروز درگیر بود امروز با یکی دیگه درگیره... بهش تشر میزنه..., اومد مثل دیروز اونها رو از هم جدا کنه, این مثلا خوبه فریاد میزنی میخوای منم بکشی؟ معلوم شد تو میخوای همش ظلم کنی و قصد اصلاح نداری..., بعد یه مردی از جایی دور به سرعت میاد و به موسی خبر میده که اینا جلسه گذاشته اند که تو رو بکشند, زود باش از شهر برو بیرون, من خیرت رو میخوام,  (آخِـــــــــــــــــــــی... آیه خروج امام حسین از مدینه به سمت مکه), لرزان و ترسان از شهر خارج شد و از خدا کمک خواست, به سمت مدین حرکت کرد و دعا کرد که خدا راه درست رو نشونش بده (آیه ورود به مکه امام...), مشاهده دو دختر در کنار چاه مدین, موسی بهشون اب داد... خسته شد... اومد زیر سایه...(سایه...) و دعا کرد خدایا هر خیری برای من بفرستی بهش نیاز دارم...(برخی میگن منظورش فقط یه تیکه نون بود اما خدا .... وااااااااااای خدای من... (من خیلی خیلی خیلی این ایه رو دوست دارم, خوشنویسی شده روی دیوار اتاقمه...) ), (چه خدا به جزئیات مهم توجه میکنه) یکیشون که با حیا راه میرفت, او را به پیش پدر دعوت کرد, موسی نزد پدر انها(حضرت شعیب(ع)) رفت و کل ماجرا رو تعریف کرد, شعیب میگه نترس نجات پیدا کردی..., یکی از دخترها میگه ,پدر برای کار به خدمتش بگیر آخه... "قوی" و "امانت داره" ... (چه مهم...), شعیب یکی از دخترانش رو با مهریه 8 سال کار به موسی پیشنهاد میکنه که اگر خودش خواست به ده سال افزایش بده, بعد هم میگه کارهای سخت ازت نمیخوام انشا الله منو آدم خوبی می یابی...  :) , قبول میکنه و داماد میشه...., وقتی این مدت تموم شد راه افتاد زن و بچه رو بیاره مصر که وسط راه تو بیبون یه آتیشی رو دید, رفت آتیش بیاره, پیامبر شد..., بهش معجزه داده شد, دوباره این ماجرای فرار و خوف نکن پسر, بعد خدا گفت برو به سراغ فرعون..., موسی گفت من یکی از اونها رو کشتم میترسم منو بکشن, تازه برادرم بهتر حرف میزنه اون رو هم ببرای کمک میخوام, خدا هرچی خواست بهش داد و بعد هم به شدت امیدواری داد که برو ,پیروزی..., آمد پیش فرعونیان معجزه هاشو که نشون داد گفتند تو ساحری, فرعون میگه: مَردم, من خدایی جز خودم نمیشناسم اما حالا که موسی میگه ای وزیر (هامان) یه برج مرتفع بساز برم بالا ببینم از این خدای موسی میتونم یه خبری بگیرم یا نه...., تا تونستند اذیت کردند اما آخر تو دریا غرقشون کردیم..., (بنی اسرائیل که از نیل رد شدند و شر فرعونیان هم کنده شد, حالا...) به موسی کتاب هدایت بخش دادیم, بعد خدا برای تموم کردن قصه به پیامبر میگه, تو همراه موسی نبودی وقتی بهش وحی میشد و تو در طور نبودی وقتی بهش ندا دادیم, اما... از همه ماجراها باخبرت کردیم... (3-46)

- (در واقعیت باید اینطوری باشه که... )  اهل کتاب در مواجهه با قرآن ,سریع بهش ایمان بیارن و وقتی براشون قرائت میشه بگن این کلام وحیِ کلام خداست و ما قبلا بهش ایمان آورده بودیم...اینا دوبار اجر میگیرند (چون هم مومن به دین سابق خودشان بودند و هم مومن به دین کاملتر جدید)(51-52)

-( این ایه خیلی باحاله. یاد میده اگه توی یه بحثی دیدی نمیتونی طرف مقابل رو توجیه کنی و کار داره به جاهای بالاتر میکشه , بگی...) اعمال ما مال ما,اعمال شما هم مال خودتون, با خوشی ازشون جدا بشید (سلام) و بگید که نمیخواییم هم صحبت جاهلان بشیم....  (55)

- این قانون خداست, از دعای حضرت ابراهیم تا ابد که... محصولات و نعمت و برکاتی که خدا برای همه زمین قرار داده ,به سمت "مکه" سرازیر میشه... شهر امنِ... (57)

- فزونی نعمت ,مست و مغرورتون نکنه.... دچار هلاک وحشتناک میشید(58)

- دعوای معبودان دروغین و عابدان منحرف در روز قیامت که بیشتر کی مقصره... (63-64)

- باز خدا سوال میپرسه, اگه این همه نعمت رو ازتون بگیرم کی میتونه بهتون پس بده؟؟؟ شب و روز برای مدت مشخص نه دائمی (74)

- (مورد توجه دوستان ادیب... چند جای دیگه هم داریم اما فعلا اینجا... صنعت لفّ و نشر مرتب... ) شب و روز.....      بیارامید و به طلب روزی روید.... (73)

- قصه قارون... یه پولدار بنی اسرائیلی که ظلم میکرد... حمل گنجهاش برای یک گروه زورمند سخت بود, مردم نصیحتش میکنند اینقدر الکی ذوق نکنه... یه کاری برای آخرتت بکن..., او گفت, با علم و دانش (شمّ اقتصادیِ) خودم اینا رو بدست آوردم... یادش رفته اقوام گذشته هم از او قویتر بودند و هم ثروتمند تر..., اونهایی که عاشق دنیا بودند ارزو میکردند کاش جای او بودند و اونهایی که اهل علم و دانش بودند ثواب خدا و کار خوب رو ترجیح میدادند..., بعد خدا خودش و خانه اش رو تو زمین فرو برد... نه خودش نه هیچ کس دیگه ای نمیتونستند نجاتش بدهند... , اونهایی که تا دیروز دلشون میخواست جای او باشند, حساب کار دستشون اومد... (76-82)

 

 

سوره عنکبوت

- همیشه از پدر و مادرت اطاعت کن مگر در جایی که تو را به خلاف خواست خدا مجبور کنند... (8)

- تو گناه بکن, هرچی شد گردن من... یا عذابش با من... (شنیدید تا حالا این جمله رو؟؟ گویا همیشه رایج بوده...) (12-13)

- ریاضی: نوح در میان قومش   ؟=50-1000  سال دعوت کرد. (14)

- (من همه آیات  "برید مسافرت"  رو دوست دارم... اما این یه چیز دیگه است... میگه برید آفرینش رو تماشا کنید... آخرت هم همینطوری بوجود میاد...  اِی جانم... (20)

- اشاره ای کوتاه به برخی پیامبران: نوح,ابراهیم, لوط, (ابراهیم خبر عذاب رو که میشنوه نگران لوط میشه...),شعیب, قوم عاد و ثمود, قارون و فرعون و هامان, موسی (سلام خدا بر خوبهاشون ..... و      لعنت خدا بر بدهاشون)

- خدا با 4 عنصر اصلی عذاب میکنه: آتش(ثمود و قوم شعیب) - خاک(قوم لوط و قارون)- آب(فرعون و هامان) - باد(عاد) ... (40)

- عنکبوت... سست ترین خانه...  ولی غیر خدا... (41)

- این مثالها رو فقط عالمان میفهمند... (43)

 

 

صلوات امروز هدیه میشود به ام المصائب, حضرت زینب کبری سلام الله علیها...

 [گل][گل][گل]

  • ۹۶/۰۳/۲۵
  • narjes srt

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی