چهارشنبه

مشخصات بلاگ

روز چهارشنبه به نام حضرت موسى بن جعفر و حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادى علیهم السلام است.در زیارت آن بزرگواران بگو:
السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَوْلِیَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا حُجَجَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَیْکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکُمْ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصِینَ وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاکُمُ الْیَقِینُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا إِبْرَاهِیمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى یَا مَوْلایَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَکُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّکُمْ وَ جَهْرِکُمْ مُتَضَیِّفٌ بِکُمْ فِی یَوْمِکُمْ هَذَا وَ هُوَ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکُمْ فَأَضِیفُونِی وَ أَجِیرُونِی بِآلِ بَیْتِکُمُ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.

بایگانی
پیوندها

قوی باش!!

دوشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۲۳ ب.ظ

سلام

یه قانون همیشگی توی خونه ی ما وجود داشته و داره و اون اینه که:" اگر ضعیف باشی، خُرد ت میکنند"

این ضعف، شامل همه چیز میشه. اعم از جسمی، روحی، مالی، اخلاقی، اعتقادی، تحصیلی، دانایی، و... همه چیز"

البته شاید من این قانون رو بیشتر از بقیه جدی گرفته ام.

شاید به دلایل شرایطم، این قانون بیشتر از همه ی اعضای خانواده روی من جواب میداده.

و شد، قانون زندگی من...

هرگونه نیازی، ضعف بود!

هرگونه دردی، ضعف بود!

هرگونه ناتوانی، ضعف بود!

و...

و اینا بود خب... ولی، نباید دیگران میفهمیدند. هیچ کسی. هیچ کسی... حتی اعضای خانواده. حتی مادر!

و من همینجوری بزرگ شدم!

و مثلا یکی از حسرتهای زندگی م این بود که تونسته باشم حتی یک بار در عمر تحصیل م، به دلیل بیماری یا کسالت، مدرسه نرم!!!

یا حتی دردی رو تجربه کنم، و بتونم بابتش آه و ناله و حتی جیغ و فریاد کنم!

و...

اصولا توی ذهنم، "لوس" بودن از منفورترین روحیات و اخلاق بود (که البته بی ربط به ویژگی های آرتمیسی هم نیست ها!)

چه دردها کشیدم توی "دوره ی رشد" که بتونم بیان کنم احساسهای منفی م رو. و نترسم که بقیه من رو ضعیف بدونند!

ولی، این ویژگی باز هم گاهی میاد و در زمانی که حواسم بهش نیست، سفت گلوم رو میچسبه...

وقتی میشنونم:: خب حالاااا چرا اینقدر غر میزنی!!! ( و همیشه سعی کرده ام که غر نزنم و اینکار رو دون از شآن خودم میدونستم!!!!!)



پی نوشت:

چه سخته برام که این جرف رو از تو بشنوم، وقتی تلاش میکنم که نیازهام رو بهت بگم و وقتی باهات هستم، خودِ خودِ خود واقعی م باشم. بدون هیچ ماسک و مانعی...

سخته...



  • ۹۶/۰۵/۲۳
  • narjes srt

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی